جنگل انبوه و تاریک: غم سرسبز و خنک: زندگی طولانی همراه با آرامش جنگل در آتش: یک اتفاق خوشایند جنگل وحشی: یک ارث غیر منتظره ازبین بردن جنگل نابودی، بلای آسمانی 1ـ اگر در خواب، خود را میان جنگلی انبوه ببینید، علامت آن است که در کار تجارت زیان خواهید دید، در خانواده تان مشاجره و اختلاف روی خواهد داد. 2ـ اگر در خواب میان جنگلی انبوه احساس سرما و گرسنگی کنید، نشانه آن است که برای پایان دادن به مسئله ای ناخوشایند مجبور می شوید مسافرت کنید. 3ـ دیدن جنگلی از درختان باشکوه، علامت سعادت و خوشبختی است. این خواب برای کسانی که اهل ادبیات و مطالعه هستند، علامت آن است که در اجتماع به مقامی ارزشمند دست می یابید و شهرتمند می شوید. 4ـ زنی می گوید: خواب دیدم که در جنگلی غریب بسر می برم، جنگلی از درختان نارگیل، و زمین از برگهای خشک پوشیده بود. من گم شده بودم و سرگردان به هر طرف می رفتم. برگهای خشک زیر پایم خش خش می کردند. بعد از ظهر روز بعد تلگرافی به دستم رسید، خبر مرگ عموزاده ام در آن نوشته شده بود - لوک اویتنهاو
جنگل انبوه و تاریک: غم سرسبز و خنک: زندگی طولانی همراه با آرامش جنگل در آتش: یک اتفاق خوشایند جنگل وحشی: یک ارث غیر منتظره ازبین بردن جنگل نابودی، بلای آسمانی 1ـ اگر در خواب، خود را میان جنگلی انبوه ببینید، علامت آن است که در کارِ تجارت زیان خواهید دید، در خانواده تان مشاجره و اختلاف روی خواهد داد. 2ـ اگر در خواب میان جنگلی انبوه احساس سرما و گرسنگی کنید، نشانه آن است که برای پایان دادن به مسئله ای ناخوشایند مجبور می شوید مسافرت کنید. 3ـ دیدن جنگلی از درختان باشکوه، علامت سعادت و خوشبختی است. این خواب برای کسانی که اهل ادبیات و مطالعه هستند، علامت آن است که در اجتماع به مقامی ارزشمند دست می یابید و شهرتمند می شوید. 4ـ زنی می گوید: خواب دیدم که در جنگلی غریب بسر می برم، جنگلی از درختان نارگیل، و زمین از برگهای خشک پوشیده بود. من گم شده بودم و سرگردان به هر طرف می رفتم. برگهای خشک زیر پایم خش خش می کردند. بعد از ظهر روز بعد تلگرافی به دستم رسید، خبر مرگ عموزاده ام در آن نوشته شده بود - لوک اویتنهاو
جانداری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او غذا دریافت کند، پارازیت، کنایه از کسی که سربار سایرین شود و به هزینۀ دیگران روز بگذراند، طفیلی انگله، دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، انگول، انگیل
جانداری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او غذا دریافت کند، پارازیت، کنایه از کسی که سربار سایرین شود و به هزینۀ دیگران روز بگذراند، طفیلی اَنگَله، دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، اَنگول، اَنگیل
پنجه مجموعه انگشتان پرندگان خصوصا پرندگان شکاری، چنگ، نان گرمی که با روغن و شیرینی در یکدیگر مالیده باشند چنگای چنگال خوست، شخص باریک میان، آلتی فلزی از لوازم میز غذا خوری که دارای دسته و سه یا چهار دندانه است. سیاه تلو
پنجه مجموعه انگشتان پرندگان خصوصا پرندگان شکاری، چنگ، نان گرمی که با روغن و شیرینی در یکدیگر مالیده باشند چنگای چنگال خوست، شخص باریک میان، آلتی فلزی از لوازم میز غذا خوری که دارای دسته و سه یا چهار دندانه است. سیاه تلو
گیاهی است از تیره گزنه ها از دسته شاهدانه ها، نباتی است دو پایه و بالارونده و پیچنده. بوی گل هایش معطر و مطبوع و شبیه بوی سنبل الطیب و طعم آن ها تلخ و بااحساس سوزش و گرما همراه است، حشیشه الدینار، رازک، همل
گیاهی است از تیره گزنه ها از دسته شاهدانه ها، نباتی است دو پایه و بالارونده و پیچنده. بوی گل هایش معطر و مطبوع و شبیه بوی سنبل الطیب و طعم آن ها تلخ و بااحساس سوزش و گرما همراه است، حشیشه الدینار، رازک، همل
گیاه یا جانوری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او تغذیه کند، موجود زنده ای که روی پوست، داخل بدن انسان یا حیوانی زندگی کند، طفیلی، سرخر، مزاحم، سربار
گیاه یا جانوری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او تغذیه کند، موجود زنده ای که روی پوست، داخل بدن انسان یا حیوانی زندگی کند، طفیلی، سرِخر، مزاحم، سربار