جنبنده متحرک، شپش: (پوستینی داشتیم جنبنده بسیار درآن افتاده بود) (عطار تذکره الاولیا ج 1 ص 84) ادامه... متحرک، شپش: (پوستینی داشتیم جنبنده بسیار درآن افتاده بود) (عطار تذکره الاولیا ج 1 ص 84) تصویر جنبنده فرهنگ لغت هوشیار
جنبنده متحرک، جاندار، دابهمتضاد: جماد ادامه... متحرک، جاندار، دابهمتضاد: جماد فرهنگ واژه مترادف متضاد