جدول جو
جدول جو

معنی جرثومه - جستجوی لغت در جدول جو

جرثومه
واحد جرثوم یک بنداد یک جوانه واحد جرثوم
تصویری از جرثومه
تصویر جرثومه
فرهنگ لغت هوشیار
جرثومه
اصل و ریشۀ هر چیز بد، ریشۀ درخت، میکروب
تصویری از جرثومه
تصویر جرثومه
فرهنگ فارسی عمید
جرثومه
((جُ ثُ مِ))
اصل و بیخ هر چیز، ماده، تخم، فساد مایه تباهی
تصویری از جرثومه
تصویر جرثومه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بنداد آسال، جوانه، مورخان مورکد مور خانه، نای، نژاده، تمیک (میکرب) -1 اصل ریشه، خاک اطراف ریشه درخت، خانه مورچه، میکرب انگل، اصیل نجیب دارای اصل استوار، جمع جراثیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرثمه
تصویر جرثمه
اصل هر چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرثوم
تصویر جرثوم
((جُ))
اصل، ریشه، خاک اطراف ریشه درخت، خانه مورچه، میکروب، انگل، اصیل، نجیب، جمع جراثیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرحومه
تصویر مرحومه
زنده یاد، شادروان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جرموزه
تصویر جرموزه
گرفته شدن، منقبض گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترنومه
تصویر ترنومه
آواز نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکومه
تصویر سرکومه
یونانی تازی گشته آماس جهاب (جهاب لمف)
فرهنگ لغت هوشیار
مرحومه در فارسی مونث مرحوم: آمرزیده نیکیاد درگذشته مونث مرحوم امت مرحومه (مسلمانان) جمع مرحومات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجومه
تصویر مرجومه
مونث مرجوم جمع مرجومات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقومه
تصویر مرقومه
مونث مرقوم جمع مرقومات، نامه مراسله رقیمه جمع مرقومات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقومه
تصویر مرقومه
((مَ مَ یا مِ))
نوشته، نامه. نک مرقوم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرحومه
تصویر مرحومه
((مَ مِ یا مَ))
مؤنث مرحوم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقومه
تصویر مرقومه
نوشته، نامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرحومه
تصویر مرحومه
زن مرحوم، مرده، درگذشته، آمرزیده شده، مورد مهربانی قرارگرفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جریمه
تصویر جریمه
تاوان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارومه
تصویر ارومه
ریشه درخت، اصل و اساس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاثوم
تصویر جاثوم
خفتک (کابوس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جریمه
تصویر جریمه
گناه، بسیار شر، گناه جنایت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرسمه
تصویر جرسمه
تیز نگریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارومه
تصویر ارومه
ریشۀ درخت، اصل، اساس، خاندان، دودمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جریمه
تصویر جریمه
پولی که از مجرم گرفته می شود، مجازات نقدی، کنایه از مجازات، گناه، بزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرثمه
تصویر هرثمه
شیر بیشه، زیر بینی شیربیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارومه
تصویر ارومه
((اُ یا اَ مَ))
بن درخت، ریشه درخت، اصل، اساس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جریمه
تصویر جریمه
((جَ مِ))
تاوان نقدی که از مجرم گیرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رثمه
تصویر رثمه
ریزه باران نرمه باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رومه
تصویر رومه
سریشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثومه
تصویر ثومه
یک دانه سیر، بند شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جثمه
تصویر جثمه
خوابناک، خفتک، خاکستر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جروم
تصویر جروم
جمع جرم، گرم ها، کرجی یمنی جمع جرم گرمسیرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رومه
تصویر رومه
موهایی که اطراف اندام تناسلی مرد یا زن می روید، موی زهار، رمکان، رم، روم، رنب، رنبه، برای مثال شد جای جای ریخته از ننگ روی او / ریشی که ننگ دارد از او رومۀ زهار (سوزنی - ۴۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جروم
تصویر جروم
((جُ رُ))
جمع جرم، معرب گرم، زمین بسیار گرم
فرهنگ فارسی معین