- جارش
- گناهکار
معنی جارش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روان
باریدن (باران و مانند آن)، باران مطر
بی ناموس، بی غیرت، دلال محبت، آنکه مردان را با زنان آشنائی دهد
روان، گذران
جر دهنده، کسره دهنده
آلتی که با آن خار خاشاک را از روی زمین بروبند
خوگر، سوده، مارچه مار بچه، کوره راه
فراهم آورنده
آنکه ندا در دهد
ستور میری، زمین کن، مرگا مرگ (طاعون) زمین کن سیل جارف، مرگ و میر مرگامگی
نازا، تروه خفه سرفه خوز هم آوای بز (گویش گیلکی)
برنده، سرزنش کننده
پارسی تازی گشته گوارش داروی خوشگوار گوارش نوعی حلوا، ترکیبی است که به جهت هضم طعام خورند، معجونی مفرح و مقوی و محلل ریاح و مصلح اغذیه
عمل خاریدن
ریختن برف یا باران از آسمان، باران، برف
نابود کننده مثلاً سیل جارف، آنچه مردم را هلاک کند
آلتی برای تمیز کردن خاک و خاشاک و زباله از روی زمین که از برخی گیاهان یا الیاف مصنوعی تهیه می شود، جاروب، مکنسه، خاک روب
روان، رونده، در جریان مثلاً آب جاری
کنایه از رایج
کنونی، فعلی مثلاً ماه جاری
نسبت میان زنان دو یا چند برادر با یکدیگر، زن برادر شوهر
کنایه از رایج
کنونی، فعلی مثلاً ماه جاری
نسبت میان زنان دو یا چند برادر با یکدیگر، زن برادر شوهر
جای پا، روش، رفتار
روان، زمانی که در آن هستیم
دو زن که همسر دو برادر باشند
جاروب، درمنه، وسیله ای برای رفتن خاک و خاشاک که از گیاه مخصوص جارو درست کنند
جارو برقی: دستگاهی برقی دارای صفحه برس و لوله ای بلند و محفظه خالی که خاک و خاشاک را درون خود می مکد
جارو برقی: دستگاهی برقی دارای صفحه برس و لوله ای بلند و محفظه خالی که خاک و خاشاک را درون خود می مکد
((جَ رِ))
فرهنگ فارسی معین
نوعی حلوا، ترکیبی است که به جهت هضم طعام خورند، معجونی مفرح و مقوی و محلل ریاح و مصلح اغذیه
آهنگ موسیقی معمولاً دو یا چهار ضربی با ضربه های مقطع و محکم که به ویژه برای تنظیم حرکت قدم های دسته های نظامی و تهیج و تشجیع آنان نواخته می شود، موسیقی نظامی
قطعۀ موسیقی دوضربی یا چهارضربی با ضربه های محکم و مقطع که هنگام حرکت سربازان برای هماهنگ کردن گام های آن ها نواخته می شود
خاریدن، پیدا شدن حالت یا علتی در پوست بدن که باعث خاریدن آن شود، در پزشکی جرب
دورشونده
ترکیبی از داروهای خوش طعم که برای تسهیل عمل هضم به کار می بردند
Precipitation