جدول جو
جدول جو

معنی ثکلی - جستجوی لغت در جدول جو

ثکلی
زنی که فرزند خود را از دست داده باشد، زن فرزندمرده
تصویری از ثکلی
تصویر ثکلی
فرهنگ فارسی عمید
ثکلی
((ثَ لا))
زن فرزند مرده، بچه کم کرده، جمع ثکالی، زن عزیز مرده، زن گم کرده دوست
تصویری از ثکلی
تصویر ثکلی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بکلی
تصویر بکلی
تمام و کمال، کلاً، تماماً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکلی
تصویر بکلی
((بِ کُ لّ))
کلاً، تماماً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلی
تصویر کلی
بسیار، همادی، همه گیر، فراگیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثکل
تصویر ثکل
از دست دادن فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلی
تصویر کلی
جذام، بیماری عفونی مزمن که از علائم آن کم خونی، خستگی زیاد، سردرد، اختلال در دستگاه تنفس و دستگاه گوارش، درد مفاصل، تب، زکام و خونریزی از بینی می باشد، گاهی مادۀ متعفنی از بینی خارج می شود، موهای پلک و ابروها می ریزد، لکه هایی در پیشانی و چانه بروز می کند و لب ها و گونه ها متورم می شود، آکله، داءالاسد، لوری، خوره
دف، دایره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلی
تصویر کلی
عدل، بسته، صندوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثکل
تصویر ثکل
((ثَ))
مصیبت از دست دادن فرزند، گم کردن دوست، فرزند مردگی، مرگ، هلاک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلی
تصویر کلی
((کُ))
کولی، نوعی ماهی کوچک استخوانی و پر گوشت که در مرداب انزلی و بحر خزر فراوان است و آن را در حوض ها نگهداری کنند، رضراضی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلی
تصویر کلی
((کُ لِ))
روستایی، جذام، خوره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلی
تصویر کلی
((کُ لّ یّ))
منسوب به کل، هر چیز که عمومیت داشته باشد، عمومی، در فارسی، عمده، زیاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلی
تصویر کلی
کل بودن، کچلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلی
تصویر کلی
روستایی، ده نشین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلی
تصویر کلی
هر چیز دارای عمومیت، عمومی، تام، تمام، کامل، مقابل جزئی، خیلی، بسیار، زیاد، تماماً
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلی
تصویر کلی
Universal, Overall, Holistic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
holístico, geral, universal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ganzheitlich, insgesamt, universell
دیکشنری فارسی به آلمانی
holistyczny, ogólny, uniwersalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
холистический , общий , универсальный
دیکشنری فارسی به روسی
цілісний , загальний , універсальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
holístico, general, universal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
holistique, général, universel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
olistico, generale, universale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
holistisch, algemeen, universeel
دیکشنری فارسی به هلندی
समग्र , सार्वभौमिक
دیکشنری فارسی به هندی
holistik, keseluruhan, universal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
كلّيٌّ , شاملٌ
دیکشنری فارسی به عربی
전체적인 , 전반적인 , 보편적인
دیکشنری فارسی به کره ای
הוליסטי , כללי , אוניברסלי
دیکشنری فارسی به عبری
整体的 , 总体的 , 普遍的
دیکشنری فارسی به چینی
全体的な , 全体の , 普遍的
دیکشنری فارسی به ژاپنی
holistik, genel, evrensel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
holistic, jumla, wa ulimwengu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ฮอลิสติก , รวม , สากล
دیکشنری فارسی به تایلندی