- ثَوَار
فوران، شورشیان
معنی ثَوَار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناپایداری، مرگ
ثمرات، میوه
همسایگی، محلّه
وقار، کرامت
چپ، سمت چپ
بی نظمی، سرریز
شلوغ، جوشان، پرجوش
تصمیم، وضوح
چرخش، سرگیجه
استحکام، ثبات، پایداری
پر حرف
پاسخ، پاسخ دهید
دوام، ساعات کار
سرگیجه آور، سرگیجه
سرگیجه
گفتگو، یک دیالوگ
دودکرده، بخار
فورانی، جوشان
سیاهی