جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دُوَار

دیوسار

دیوسار
دیومانند مانند دیو، بدخو، زشت خو، بدکردار، برای مِثال اگر مار زاید زن باردار / بِه از آدمی زادۀ دیوسار (سعدی۱ - ۶۸)
دیوسار
فرهنگ فارسی عمید

دیودار

دیودار
نوعی سرو، درختی بسیار بلند و تناور و با چرب و تندبو و برگ های ساده و پهن که از چوب آن دکل کشتی درست میکنند، صنوبر هندی
دیودار
فرهنگ فارسی عمید