جدول جو
جدول جو

معنی ثلث - جستجوی لغت در جدول جو

ثلث
سه یک
تصویری از ثلث
تصویر ثلث
فرهنگ لغت هوشیار
ثلث
سه یک، یک سوم چیزی، ثلثیّ، در هنر در خوشنویسی، از خطوط اسلامی که کتیبه ها و ندرتاً کتب مذهبی با آن نوشته می شود
تصویری از ثلث
تصویر ثلث
فرهنگ فارسی عمید
ثلث
((ثُ))
یک سوم، دو دانگ، نام یکی از خطوط اسلامی، یک سوم ترکه موصی در زمان فوت
تصویری از ثلث
تصویر ثلث
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مثلث
تصویر مثلث
سه گوش، لچک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مثلث
تصویر مثلث
سه کرده شده، سه گوشه، نام شکلی سه گوشه از اشکال هندسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مثلث
تصویر مثلث
((مُ ثَ لَّ))
شکلی که دارای سه ضلع و سه زاویه باشد، عطری که از ترکیب سه ماده خوشبو درست شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مثلث
تصویر مثلث
شکلی که دارای سه ضلع و سه زاویه باشد، سه گوشه، دارای شکل مثلث، سه گوشه،
در علوم ادبی ویژگی حرفی که سه نقطه یا سه حرکت داشته باشد، مثلثه،
در علوم ادبی مسمطی که هر بند آن سه مصراع دارد،
در موسیقی از آلات موسیقی به صورت میلۀ فلزی سه گوشی که با میلۀ فلزی دیگری نواخته می شود،
شراب جوشانده ای که دوسوم آن بخار شده باشد، سیکی، ماده ای خوش بو مرکب از مشک، عنبر و عود
مثلث متساوی الساقین: مثلثی که دو ضلعش با هم برابر باشد
مثلث متساوی الاضلاع: مثلثی که هر سه ضلع آن برابر باشد
مثلث قائم الزاویه: مثلثی که یک زوایۀ آن قائمه نود درجه باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
شخص خارجی، سوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلیث
تصویر ثلیث
سه یک
فرهنگ لغت هوشیار
سوراخ، ترک -1 رخنه کردن در، ترک دادن، بینی بریدن، اسقاط فاء فعولن است تا (عولن) بماند (فع لن) بجای آن نهند و ثلم دراشعار عرب است و در شعر فارسی نیاید، جمع ثلمت (ثلمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلع
تصویر ثلع
سر شکستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلج
تصویر ثلج
برف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلب
تصویر ثلب
سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سه سه سه سگان سه سه تا. یا موالید ثلاث. جماد نبات حیوان. ثالث سوم، سه سه، سه گان مثلث. سه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلج
تصویر ثلج
برف، قطره های منجمد شدۀ سفید، بلوری شکل و نرمی که از آسمان فرو می ریزد، فنجا
ثلج چینی (صینی): شوره، شورۀ قلم، در علم زیست شناسی تباشیر، باروت، سنگ سرمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلم
تصویر ثلم
ثلمه ها، چاک ها، جمع واژۀ ثلمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلاث
تصویر ثلاث
سه گانه، تشکیل شده از سه عضو، سه تایی، سه جام شراب که صبح بنوشند، ستا و ثلاثۀ غساله
فرهنگ فارسی عمید
در آمیختگی، در آمیختگی گندم و جو و بلال کاه و گرد و خاک در گندم، خود را به کسی چسباندن، سختی کار زار، آتش ندادن آتشزنه سخت پیکار جنگی، دیوانه، پژمان، بیزار از خوراک، تلخه در گندم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
((لِ))
سوم، آن که نه مدعی و نه مدعی علیه است و دعوی مابه الادعا کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثلم
تصویر ثلم
((ثَ))
رخنه کردن، شکستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثلج
تصویر ثلج
((ثَ))
برف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثلاث
تصویر ثلاث
((ثَ))
سه، سه تا
فرهنگ فارسی معین
در علم عروض حذف «فا»ی «فعولن» به صورتی که «عولن» بماند و به جای آن «فعلن» بگذارند و آن را اثلم گویند، شکستن، رخنه کردن، رخنه ایجاد کردن در چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
معرّب واژۀ سوم
ثالث ثلاثه: سوم از سه، کنایه از در مسیحیت، هر یک از اقنوم های سه گانه، شامل پدر، پسر و روح القدس
فرهنگ فارسی عمید
ثلثان شدن شراب. جوشیدن شراب تاآنکه دوثلث آن تبخیر شود ویک ثلث بماند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
سگ انگور از گیاهان یک از سه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلث پذیر
تصویر ثلث پذیر
قابل تقسیم بسه جزو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
دو سوم، دو قسمت از سه قسمت چیزی
ثلثان شدن شراب: جوشاندن شراب تا دوثلث آن تبخیر شود و یک ثلث باقی بماند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلثان شدن شراب
تصویر ثلثان شدن شراب
جوشاندن شراب تا دوثلث آن تبخیر شود و یک ثلث باقی بماند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
تاجریزی، گیاهی پایا علفی پرشاخه و بالارونده با برگ های پهن و دندانه دار، گل های سفید و میوه های ریز و سرخ رنگ شبیه دانۀ انگور که در کنارۀ جنگل ها و ساحل رودخانه ها می روید و بلندیش تا دو متر می رسد، جوشاندۀ ساقه های آن در طب قدیم به عنوان معرق و تصفیه کنندۀ خون در طب به کار می رفته، انگور روباه، روباه رزک، روباه رزه، روباه تربک، روس انگروه، روس انگرده، سکنگور، سگنگور، سگ انگور، روپاس، بارج، پارج، اورنج، اولنج، عنب الثعلب، لما، تاجریزی پیچ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
((تُ لُ))
دو سه یک، دو حصه از جمله سه حصه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثل
تصویر ثل
ویران کردن، کور کردن چاه، زر در بوته ریختن، سرگین انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مثلثی
تصویر مثلثی
لچکی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مثلثات
تصویر مثلثات
سگوشگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابعاد ثلثه
تصویر ابعاد ثلثه
دوراهای سه گانه سه دوراها: درازا (طول) پهنا (عرض) ژرفا (عمق)
فرهنگ لغت هوشیار