جدول جو
جدول جو

معنی ثغب - جستجوی لغت در جدول جو

ثغب
(ثَ غَ)
آبگیر در سایۀ کوه که آب خنک و خوش دارد و آنرا سردابه گویند. بقیۀ آبی که در وادی بماند. ج، ثغاب
لغت نامه دهخدا
ثغب
(ثَ)
آب خوش که در کوهها در آبگیرها مانده باشد. ج، ثغاب، اثغاب، ثغبان، ثغبان
لغت نامه دهخدا
ثغب
(تَ سَ سُ)
نیزه زدن، ذبح کردن
لغت نامه دهخدا
ثغب
(تَ)
گداختن یخ، هلاک شدن و یا به این معنی تغب به تاء دو نقطه است
لغت نامه دهخدا
ثغب
ذبح کردن، نیزه زدن
تصویری از ثغب
تصویر ثغب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سغب
تصویر سغب
گرسنگی، درماندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثیب
تصویر ثیب
زن بی شوهر و بیوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثرب
تصویر ثرب
چربی، چرب، پیه شکم، پیه رقیقی که معده و روده ها را فرامی گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
ثقبه ها، روزن های خانه، جمع واژۀ ثقبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثغر
تصویر ثغر
هر یک از دندان های جلو دهان، مرز، سرحد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شغب
تصویر شغب
شور و غوغا، فتنه و آشوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
سوراخ کردن، سوراخ، رخنه
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
روان شدن خون از لثه. (تاج العروس ج 1 ص 166) (اقرب الموارد) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
کالای پست به درد نخور، شتر تنومند، سست اندام احمق گول، ناکس فرومایه، دارای بدن ضعیف، جمع اوغاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغب
تصویر مغب
گوشت بویناک
فرهنگ لغت هوشیار
سست، نادان گول: مرد، سخن تباه، تیر هیچکاره تیر بد تراش، مانده گردیدن از پای افتادن، دروغ شنیدن، بج پیشین (بج لثه) موی گردن، پر هیچکاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سغب
تصویر سغب
گرسنگی شور آرزو
فرهنگ لغت هوشیار
زن شوهر دیده که اکنون بی شوهر است بطلاق یا مرگ شوهر، بیوه، مقابل دوشیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رغب
تصویر رغب
خواسته شده خواهشیدن، آزیدن آز کردن، شکمبارگی، رویگردانی، زارزدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغب
تصویر تغب
هلاک شدن و فاسد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثاب
تصویر ثاب
دهان دره کردن، خمیازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زغب
تصویر زغب
موی، پرخرد پرک، پرز کرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثوب
تصویر ثوب
جامه، لباس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلب
تصویر ثلب
سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
سوراخ کردن، بلند پریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثغر
تصویر ثغر
دندانهای جلو دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثرب
تصویر ثرب
سرزنش کردن و بمعنی پیه شکم
فرهنگ لغت هوشیار
بر انگیختن شورش، بر انگیختن دشمنی، آواز بلند برانگیختن فتنه و فساد، فتنه انگیزی فساد، شور و غوغا، آشوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثیب
تصویر ثیب
((ثَ یِّ))
زن بیوه، مرد زن دیده، که اکنون بی زن است، مقابل پسر، عزب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثوب
تصویر ثوب
((ثُ))
جامه، لباس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
((ثُ قَ))
جمع ثقبه، سوراخ ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
((ثَ))
سوراخ کردن، سوراخ، رخنه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثغر
تصویر ثغر
((ثَ))
دندان های جلو، سوراخ، سرحد، مرز، جمع ثغور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شغب
تصویر شغب
((شَ غَ))
برانگیختن فتنه و فساد، آشوب، شور و غوغا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وغب
تصویر وغب
((وَ))
احمق، گول، ناکس، فرومایه، دارای بدن ضعیف
فرهنگ فارسی معین