جدول جو
جدول جو

معنی ثعر - جستجوی لغت در جدول جو

ثعر
(ثَ عَ)
کثره ثآلیل. بسیاری ازخها. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
ثعر
(ثَ / ثُ / ثَ عَ)
صمغمانندی که از بیخ درخت طلح برآید و آن زهر کشنده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثمر
تصویر ثمر
(دخترانه)
ثمره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ثار
تصویر ثار
انتقام گرفتن، خون خواهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شعر
تصویر شعر
سخنی که دارای وزن و قافیه باشد، سخن منظوم، کلام موزون، سرواد، کنایه از سخن زیبایی که کاربرد عملی ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شعر
تصویر شعر
موی انسان یا حیوان، مو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قعر
تصویر قعر
ته، تک، گودی و ته چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سعر
تصویر سعر
نرخ هر چیز که فروخته شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عثر
تصویر عثر
لغزیدن و افتادن، به سر درآمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثغر
تصویر ثغر
هر یک از دندان های جلو دهان، مرز، سرحد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثور
تصویر ثور
دومین صورت فلکی منطقه البروج که در نیمکرۀ شمالی قرار دارد، دومین برج از برج های دوازده گانه، برابر با اردیبهشت، گاو، گاو نر
برانگیخته شدن، بلند شدن گرد یا دود، برپا شدن فتنه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ عِ)
آن که تجسس اخبار میکند. (ناظم الاطباء). تجسس کننده اخبار به دروغ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اثعار شود
لغت نامه دهخدا
کشت بارانخور، دروغ گفتن، جهیدن رگ، به سردرافتادن شکوخیدن آله (عقاب)، دروغگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فعر
تصویر فعر
زنبک آفریکایی پیلغوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قعر
تصویر قعر
تک و پایان هر چیزی، ته، بن خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وعر
تصویر وعر
جای ترسناک، سخت و دشوار زمین سخت: (چوسهلی بریدم رسیدم بو عری چو و عری بریدم رسیدم بسهلی) (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طعر
تصویر طعر
گادن، وادار کردن به انجام دستور دادگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صعر
تصویر صعر
کج گشتگی در رخسار و گردن از بیماری ها، خود فروشی خود بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعر
تصویر شعر
سخن منظوم که دارای وزن و قافیه باشد موی انسان یا حیوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبر
تصویر ثبر
منع، باز داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بعر
تصویر بعر
پشگل انداختن شتر وگوسفند، بشک افکندن، بشک او کندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذعر
تصویر ذعر
ترس بیم
فرهنگ لغت هوشیار
کم شدن پر پرنده، تنک مویی، تنک موی، کم گیاهی، بدخویی کم موی تک موی، کم گیاه تنک گیاه دژمک از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعر
تصویر سعر
نرخ هر چیز که فروخته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثجر
تصویر ثجر
هم آوای نهر ستبر، پهناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثار
تصویر ثار
انتقام، خونخواهی، کینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثور
تصویر ثور
گاو نر، بقر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمر
تصویر ثمر
میوه آوردن درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثفر
تصویر ثفر
پاردم ران بند اسپ و گاو و خر که بخشی از پالان و زین است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثغر
تصویر ثغر
دندانهای جلو دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بعر
تصویر بعر
((بَ))
پشک، پشکل، سرگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثور
تصویر ثور
((ثُ))
گاو نر، نام یکی از صورت های فلکی و دومین برج از بروج دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهری خود در اردیبهشت ماه در این برج دیده می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثار
تصویر ثار
کینه کشیدن، خون، کینه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثمر
تصویر ثمر
((ثَ مَ))
میوه، بار، حاصل، نتیجه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شعر
تصویر شعر
چامه، سروده
فرهنگ واژه فارسی سره