معنی عثر عثر کشت بارانخور، دروغ گفتن، جهیدن رگ، به سردرافتادن شکوخیدن آله (عقاب)، دروغگویکشت بارانخور، دروغ گفتن، جهیدن رگ، به سردرافتادن شکوخیدن آله (عقاب)، دروغگوی فرهنگ لغت هوشیار