یا اکتانل یکی از مهمترین الکلهای عالی اشباع شده است که بشکل استات و بوتیرات در برخی از گیاهان پیدا میشود، مایعی چسبناک، و در آب کمی محلول است. رجوع به ’شیمی مختصر آلی’ پریمن ص 210 و لاروس مدیکال شود
یا اکتانل یکی از مهمترین الکلهای عالی اشباع شده است که بشکل استات و بوتیرات در برخی از گیاهان پیدا میشود، مایعی چسبناک، و در آب کمی محلول است. رجوع به ’شیمی مختصر آلی’ پریمن ص 210 و لاروس مدیکال شود
از اقسام الکل. این الکل بفرمول C4H10Oدارای چهار ایزومر است که همه آنها شناخته شده اند:الکل بوتیلیک معمولی، الکل بوتیلیک نوع دوم، الکل ایزو بوتیلیک و الکل بوتیلیک نوع سوم. برای تفصیل رجوع به شیمی مختصر آلی تألیف پریمن ص 208 و 209 شود
از اقسام الکل. این الکل بفرمول C4H10Oدارای چهار ایزومر است که همه آنها شناخته شده اند:الکل بوتیلیک معمولی، الکل بوتیلیک نوع دوم، الکل ایزو بوتیلیک و الکل بوتیلیک نوع سوم. برای تفصیل رجوع به شیمی مختصر آلی تألیف پریمن ص 208 و 209 شود
الکل متیلیک یا متانل OH-CH3 از متان مشتق میشود. در عده بسیاری از اترهای طبیعی وجود دارد (گایاکول وانیلین) که در آنها باقیماندۀ الکلی OCH3- بنام متوکسیل موسوم است. این الکل را از تقطیر چوب بدست می آورند و آن را بنام عرق چوب میخوانند. نخستین بار در 1812 میلادی توسط تایلور کشف شد، آنگاه دوما روی آن مطالعاتی کرد و سرانجام برتلو ترکیب مصنوعی آن را برقرار کرد. خواص الکل متیلیک: این الکل مایعی است با بوی مطبوع (در صورت خلوص) 134 -= F (نقطۀ انجماد) و نقطۀ غلیان /466 = E وزن مخصوص 0/814 = d و با آب به هر نسبتی مخلوط میشود، عده بسیاری از اجسام بخصوص چربیها را در خود حل میکند و در مجاورت اکسیژن بخوبی میسوزد و در اثر مواد اکسیدکننده به الدهید متیلیک HCHO و یا اسید فرمیک HCooHتبدیل میشود. اگر بخار این الکل را در روی پتاس یا از آن بهتر، آهک و پتاس عبور دهند ئیدرژن و فرمیات پتاس تولید میشود. از آب گرفتن دو مولکول این الکل، اکسید متیل تولید میگردد، و مانند تمام الکلها با اسیدها تولید اترسل میکند. مورد استعمال: الکل متیلیک در پزشکی مصرفی ندارد ولی مادۀ آغازی جهت تهیۀ اجسام بسیاری است و سمیت آن از الکل اتیلیک بیشتر است. این الکل را برای غیرطبیعی کردن الکل اتیلیک و تهیۀ ورنی، لاک، کلرور متیل، فرمل و مشتقات دیگر متیله بکار میبرند. رجوع به شیمی مختصر آلی پریمن صص 199- 201 شود
الکل متیلیک یا متانل OH-CH3 از متان مشتق میشود. در عده بسیاری از اترهای طبیعی وجود دارد (گایاکول وانیلین) که در آنها باقیماندۀ الکلی OCH3- بنام متوکسیل موسوم است. این الکل را از تقطیر چوب بدست می آورند و آن را بنام عرق چوب میخوانند. نخستین بار در 1812 میلادی توسط تایلور کشف شد، آنگاه دوما روی آن مطالعاتی کرد و سرانجام برتلو ترکیب مصنوعی آن را برقرار کرد. خواص الکل متیلیک: این الکل مایعی است با بوی مطبوع (در صورت خلوص) ْ134 -= F (نقطۀ انجماد) و نقطۀ غلیان /4ْ66 = E وزن مخصوص 0/814 = d و با آب به هر نسبتی مخلوط میشود، عده بسیاری از اجسام بخصوص چربیها را در خود حل میکند و در مجاورت اکسیژن بخوبی میسوزد و در اثر مواد اکسیدکننده به الدهید متیلیک HCHO و یا اسید فرمیک HCooHتبدیل میشود. اگر بخار این الکل را در روی پتاس یا از آن بهتر، آهک و پتاس عبور دهند ئیدرژن و فرمیات پتاس تولید میشود. از آب گرفتن دو مولکول این الکل، اکسید متیل تولید میگردد، و مانند تمام الکلها با اسیدها تولید اترسل میکند. مورد استعمال: الکل متیلیک در پزشکی مصرفی ندارد ولی مادۀ آغازی جهت تهیۀ اجسام بسیاری است و سمیت آن از الکل اتیلیک بیشتر است. این الکل را برای غیرطبیعی کردن الکل اتیلیک و تهیۀ ورنی، لاک، کلرور متیل، فرمل و مشتقات دیگر متیله بکار میبرند. رجوع به شیمی مختصر آلی پریمن صص 199- 201 شود
فلاویوس. وی یکی از ژنرالها و رجال نامی روم وپسر یک تن از واندالهاست که سمت صاحب منصبی در لشکر امپراطور والنس (364- 378 میلادی) داشت. او در عنفوان جوانی داوطلبانه در زمرۀ نظامیان امپراطوری درآمد و تدریجاً به مقامات عالیه رسید و آخر رئیس سواره نظام گردید. در این حال امپراطور تئودوسیوس هیئت سفرا به دربار پادشاه ایران شاپور سوم فرستاد. در سال 383 میلادی استیلیک این مأموریت و سفارت را در کمال خوبی انجام داد و بازگشت. امپراطور هم از خدمات وی قدردانی کرد و او را به منصب کنتی دربار سرافراز و خواهرزادۀ خود سه رنا را بوی تزویج کرد و در سنۀ 375 او را رئیس سپاهیان تراس کرد. او کمی بعد پیشوای نهضتی قوی شد که با پیکت ها و اسکاتها و ساکسونها در بریتانیا میجنگید و علاوه بر این در مسیر نهر رن با اقوام و طوایف وحشی دیگر زد و خورد میکرد. استیلیک و سه رنا سمت قیمومت و وصایت هنریوس خردسال را داشتند. استیلیک بعدها دختر خود ماریا را نامزد امپراطور جوان کرد وبر حسب توصیۀ تئودسیوس بوصایت و سرپرستی فرزند وی تعیین شد. ولی درین هنگام رقیبی برای او پیدا شد و او روفینوس بود که از جانب پرتوریان والی مشرق بود. در سنۀ 395 میلادی استیلیک پس از لشکرکشی فیروزمندانه و زد و خورد با ژرمنهای نواحی رن، راه مشرق پیش گرفت در صورت ظاهر برای اخراج گتها و هنها از تراس، اما در حقیقت قصد او دفع روفینوس بود. وی با دست همین وحشیان رقیب را از پا درآورد و در نتیجه در اواخر همان سال پادشاه حقیقی کشور گردید و در سال 396 در یونان بجنگ ویزیگتها پرداخت و در سنۀ 398 بلوای ژیلدو را در افریقا خوابانید و دخترش ماریا را به هنریوس تزویج کرد. بعد از دو سال بدرجۀ کنسولی رسید و سعی و کوشش آلاریک را برای تصرف اراضی ایتالیا در سنۀ 402- 403 خنثی کرد ومجبور به مراجعت و عقب نشینی به ایلریکوم ساخت. این سردار در علم سوق الجیش چنان مهارت داشت که راداگائیوس سردار و رئیس قبایل بیشمار ژرمنی چاره ای جز تسلیم نیافت. این طوایف جنگجو در تحت فرمان رئیس خود مانند سیل به ایتالیا روآور شده بودند. در سال 408 استیلیک با مانورهای ماهرانه و حسن تدابیرجنگی آنان را در نزدیکی فلورانس محاصره و مغلوب کرد. در سال 408 دختر دوم خود ترمان تیا را بعقد ازدواج هنریوس درآورد. درین هنگام در بین مردم چنین شایع شد که استیلیک برای نشاندن پسر خود اکریوس بر تخت امپراطوری، با الاریک همداستان شده است. در باب این توطئه روایات و اقوال متضاد گفته اند تا آنجا که تعیین حقیقت نسبی شاید هیچگاه میسر نشود، ولی محقق است که هنریوس از وی ظنین شده و او را ترک کرد. او هم فرصتی بدست آورده به راونه گریخت و به کلیسا پناهنده شد. بالاخره با وعده های فریبنده او را بیرون آورده در 23 اوت سنۀ 408 میلادی بکشتند
فلاویوس. وی یکی از ژنرالها و رجال نامی روم وپسر یک تن از واندالهاست که سمت صاحب منصبی در لشکر امپراطور والنس (364- 378 میلادی) داشت. او در عنفوان جوانی داوطلبانه در زمرۀ نظامیان امپراطوری درآمد و تدریجاً به مقامات عالیه رسید و آخر رئیس سواره نظام گردید. در این حال امپراطور تئودوسیوس هیئت سفرا به دربار پادشاه ایران شاپور سوم فرستاد. در سال 383 میلادی استیلیک این مأموریت و سفارت را در کمال خوبی انجام داد و بازگشت. امپراطور هم از خدمات وی قدردانی کرد و او را به منصب کنتی دربار سرافراز و خواهرزادۀ خود سه رنا را بوی تزویج کرد و در سنۀ 375 او را رئیس سپاهیان تراس کرد. او کمی بعد پیشوای نهضتی قوی شد که با پیکت ها و اسکاتها و ساکسونها در بریتانیا میجنگید و علاوه بر این در مسیر نهر رُن با اقوام و طوایف وحشی دیگر زد و خورد میکرد. استیلیک و سه رنا سمت قیمومت و وصایت هنریوس خردسال را داشتند. استیلیک بعدها دختر خود ماریا را نامزد امپراطور جوان کرد وبر حسب توصیۀ تئودسیوس بوصایت و سرپرستی فرزند وی تعیین شد. ولی درین هنگام رقیبی برای او پیدا شد و او روفینوس بود که از جانب پرتوریان والی مشرق بود. در سنۀ 395 میلادی استیلیک پس از لشکرکشی فیروزمندانه و زد و خورد با ژرمنهای نواحی رن، راه مشرق پیش گرفت در صورت ظاهر برای اخراج گتها و هنها از تراس، اما در حقیقت قصد او دفع روفینوس بود. وی با دست همین وحشیان رقیب را از پا درآورد و در نتیجه در اواخر همان سال پادشاه حقیقی کشور گردید و در سال 396 در یونان بجنگ ویزیگتها پرداخت و در سنۀ 398 بلوای ژیلدو را در افریقا خوابانید و دخترش ماریا را به هنریوس تزویج کرد. بعد از دو سال بدرجۀ کنسولی رسید و سعی و کوشش آلاریک را برای تصرف اراضی ایتالیا در سنۀ 402- 403 خنثی کرد ومجبور به مراجعت و عقب نشینی به ایلریکوم ساخت. این سردار در علم سوق الجیش چنان مهارت داشت که راداگائیوس سردار و رئیس قبایل بیشمار ژرمنی چاره ای جز تسلیم نیافت. این طوایف جنگجو در تحت فرمان رئیس خود مانند سیل به ایتالیا روآور شده بودند. در سال 408 استیلیک با مانورهای ماهرانه و حسن تدابیرجنگی آنان را در نزدیکی فلورانس محاصره و مغلوب کرد. در سال 408 دختر دوم خود ترمان تیا را بعقد ازدواج هنریوس درآورد. درین هنگام در بین مردم چنین شایع شد که استیلیک برای نشاندن پسر خود اکریوس بر تخت امپراطوری، با الاریک همداستان شده است. در باب این توطئه روایات و اقوال متضاد گفته اند تا آنجا که تعیین حقیقت نسبی شاید هیچگاه میسر نشود، ولی محقق است که هنریوس از وی ظنین شده و او را ترک کرد. او هم فرصتی بدست آورده به راونه گریخت و به کلیسا پناهنده شد. بالاخره با وعده های فریبنده او را بیرون آورده در 23 اوت سنۀ 408 میلادی بکشتند
کاپیتان آلمانی و فرماندۀ قوای کاتولیک در جنگ سی ساله (1559-1632 میلادی) او در سال 1620 میلادی پیروز گردید و بعضی از نواحی دشمن را متصرف شد ولی در مقابل گوستاو ادولف، شکست خورد و تا سرحد مرگ زخمی گردید، (از لاروس)
کاپیتان آلمانی و فرماندۀ قوای کاتولیک در جنگ سی ساله (1559-1632 میلادی) او در سال 1620 میلادی پیروز گردید و بعضی از نواحی دشمن را متصرف شد ولی در مقابل گوستاو ادولف، شکست خورد و تا سرحد مرگ زخمی گردید، (از لاروس)
بمعنی ترلک است که قبای آستین کوتاه پیش واز باشد. (برهان). ترلک. (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : معطر است دماغم ز بوی ترلیکش ملازمم بدل و جان ز دور و نزدیکش. نزاری (از انجمن آرا). و رجوع به ترلک شود
بمعنی ترلک است که قبای آستین کوتاه پیش واز باشد. (برهان). ترلک. (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : معطر است دماغم ز بوی ترلیکش ملازمم بدل و جان ز دور و نزدیکش. نزاری (از انجمن آرا). و رجوع به ترلک شود
یا الکل معمولی از اقسام الکل است که در همه نوشابه های خمری، شراب وعرق و امثال آن وجود دارد. و آنرا الکل سفید نیز میگویند. دکتر پریمن در شیمی مختصر آلی (صص 201- 205) آرد: الکل اتیلیک از اتان مشتق میشود و آن را اتانل یا الکل معمولی مینامند. بحالت آزاد در مشروبات تخمیرشده ای که از گلوکز (شراب) یا از نشاسته (آب جو) بدست می آید دیده میشود. الکل اتیلیک بحالت آزاد نیز دراسانس گل سرخ و بشکل اترسل در بسیاری از مواد طبیعی پیدا میشود. این الکل از هزاران سال پیش بشکل شراب از تخمیر مواد قندی تهیه میگردیده، ولی از قرون وسطی بنام عرق شراب شناخته شده است و در قرن شانزدهم تبدیل آن به اتر توسط بازیل والانتین برقرار گردیده ولی عامل الکلی در 1827 میلادی توسط دوما برقرار شد و سرانجام ترکیب مصنوعی آن را برتلو در 1854 میلادی کشف کرد. تهیۀ صنعتی الکل: در صنعت الکل را ازتقطیر موادی که مقدار کمی الکل دارند بدست می آورند مثلاً از مشروبات الکلی (شراب، سیدر و جز آن) و برخی دیگر از تخمیر شیره های قندی طبیعی (چغندر) و یا برخی موادی که بتوانند تبدیل به قند شوند مانند سیب زمینی، نشاستۀ غلات و جز آن از اثر فرمانها در روی مواد قندی یا در روی نشاسته و جز آن میتوان الکل بدست آورد. این اثر را تخمیر الکلی مینامند. در حالت مایعات الکلی مانند شراب و سیدر عمل تقطیر به سهولت در یک قرع و انبیق ساده صورت میگیرد و الکل خوبی بدست می آید که آن را عرق مینامند (مخلوط آب و الکل تا 50% الکل). با مایعات دیگر الکلی برعکس، مخصوصاً با مایعات حاصل از دانه های غلات یا سیب زمینی اگر قرع و انبیق ساده بکار برند الکل ناخالص تولید میشود که محتوی الکلهای بالاتر و الدهیدها و جز آنند، و برخی از آنها دارای طعم نامطبوع است و بعلاوه اثرهای زیان آوری در روی اشخاص مصرف کننده دارد. امروزه چون مقدار مصرف الکل در صنعت بسیار است و از طرفی مقدار انگور و یا میوه های دیگر اندک است از اینرو مجبورند الکل را از چغندر و دانه های سیب زمینی تهیه کنند. ولی مواد دیگر قندی را قبلاً به قند تبدیل میکنندو سپس تحت تخمیر قرار میدهند. عامل تخمیر این مواد موجودات ذره بینی نباتی یا حیوانی بینهایت کوچکی هستند که در وسط برخی از مواد زندگی میکنند و آنها را فرمان مینامند. این موجودات در اثر جوانه زدن تولید مثل مینمایند و مایعی از خود ترشح میکنند که آن را دیاستاز میگویند. این مایع به عنوان کاتالیزر مواد قندی را به الکل تبدیل میکند دیاستازی که این فرمانها ترشح میکنند و گلوکز میوه ها را به الکل تبدیل مینمایند زیماز نامیده میشود. برای اینکه تخمیر بخوبی صورت گیرد باید به فرمانها هوا نرسد زیرا در آن صورت گلوکز را مصرف میکند و الکل بدست نمیآید. بعلاوه باید در درجۀ حرارت معینی میان 30- 35 عمل تخمیر صورت گیرد. اگر بجای شیره های نباتی مواد نشاسته بکار برند نشاسته در اثر دیاستازی که آن را آمیلاز مینامند تغییر شکل میدهد و تبدیل به مالت میشود و مالت هم سرانجام تبدیل به مالتوز میگردد (یک ملکول آب در روی آن نصب میشود) مانند جو آب جو، گندم سمنو: nC12H22O11 ͢ nH2O+ n (C6H10O5) 2 بهترین درجۀ حرارت برای انجام گرفتن این عمل 60 درجه است. بعد مادۀ مخمر آبجو در روی مالتوز توسط دیاستاز دیگری موسوم به مالاز اثر میکند و مالتوز را به گلوکز تبدیل مینماید. و سرانجام زیماز بنوبۀ خود گلوکز را تبدیل به الکل و CO2 میکند. خواص الکل اتیلیک: این الکل مایعی است بیرنگ با بوی مطبوع و طعم سوزان: /795 = D و 78 = E (E = نقطۀ غلیان و D = وزن مخصوص) به هر نسبتی با آب مخلوط میشود و در نتیجه تولید حرارت و نقصان حجم میکند. در اثر اکسیژن میسوزد و آب و انیدرید کربنیک تولید میشود، در هر کیلوگرم الکل 7000 کالری حرارت ایجاد میگردد. در اثر کلر الکل اول به آلدهید و بعد به کلرال تبدیل میشود. برم نیز مانند کلر اثر میکند. از عمل الکل با اسید هیپوکلر و یا هیپوکلریت ها تبدیل به کلروفرم میگردد و این فعل و انفعال جهت شناختن الکل اتیلیک از سایر ترکیبات بکار میرود بشرطی که مخلوط با برخی از اجسام مانند ستن و جز آن نباشد. مورد استعمال: الکل حلال خوبی جهت عطرها، لیکورها و ورنی هاست. در داروسازی محلولهای الکلی را بنام تنتور میخوانند مانند تنتور ید، تنتور بنژوان، تنتور آرنیکا، تنتور والریان وجز آن. در سنتزهای آلی الکل را بعنوان حلال و همچنین تهیۀ اترهای اتیلیک (کلرور، استات بوتیرات و جز آن) و اتر معمولی، تهیۀ کلروفرم، یدوفرم و جز آن بکارمیبرند. مقدار الکل خالص را درجۀ الکلی مینامند، مثلاً الکل 90 درجه یعنی 90 درصد الکل و 10 درصد آب. برای کنترل غلظت الکل، میزان الغلظۀ مخصوصی که بر حسب درجۀ الکلی ساخته شده وبنام آلکومتر گیلوساک موسوم است بکار میبرند
یا الکل معمولی از اقسام الکل است که در همه نوشابه های خمری، شراب وعرق و امثال آن وجود دارد. و آنرا الکل سفید نیز میگویند. دکتر پریمن در شیمی مختصر آلی (صص 201- 205) آرد: الکل اتیلیک از اتان مشتق میشود و آن را اتانل یا الکل معمولی مینامند. بحالت آزاد در مشروبات تخمیرشده ای که از گلوکز (شراب) یا از نشاسته (آب جو) بدست می آید دیده میشود. الکل اتیلیک بحالت آزاد نیز دراسانس گل سرخ و بشکل اترسل در بسیاری از مواد طبیعی پیدا میشود. این الکل از هزاران سال پیش بشکل شراب از تخمیر مواد قندی تهیه میگردیده، ولی از قرون وسطی بنام عرق شراب شناخته شده است و در قرن شانزدهم تبدیل آن به اتر توسط بازیل والانتین برقرار گردیده ولی عامل الکلی در 1827 میلادی توسط دوما برقرار شد و سرانجام ترکیب مصنوعی آن را برتلو در 1854 میلادی کشف کرد. تهیۀ صنعتی الکل: در صنعت الکل را ازتقطیر موادی که مقدار کمی الکل دارند بدست می آورند مثلاً از مشروبات الکلی (شراب، سیدر و جز آن) و برخی دیگر از تخمیر شیره های قندی طبیعی (چغندر) و یا برخی موادی که بتوانند تبدیل به قند شوند مانند سیب زمینی، نشاستۀ غلات و جز آن از اثر فرمانها در روی مواد قندی یا در روی نشاسته و جز آن میتوان الکل بدست آورد. این اثر را تخمیر الکلی مینامند. در حالت مایعات الکلی مانند شراب و سیدر عمل تقطیر به سهولت در یک قرع و انبیق ساده صورت میگیرد و الکل خوبی بدست می آید که آن را عرق مینامند (مخلوط آب و الکل تا 50% الکل). با مایعات دیگر الکلی برعکس، مخصوصاً با مایعات حاصل از دانه های غلات یا سیب زمینی اگر قرع و انبیق ساده بکار برند الکل ناخالص تولید میشود که محتوی الکلهای بالاتر و الدهیدها و جز آنند، و برخی از آنها دارای طعم نامطبوع است و بعلاوه اثرهای زیان آوری در روی اشخاص مصرف کننده دارد. امروزه چون مقدار مصرف الکل در صنعت بسیار است و از طرفی مقدار انگور و یا میوه های دیگر اندک است از اینرو مجبورند الکل را از چغندر و دانه های سیب زمینی تهیه کنند. ولی مواد دیگر قندی را قبلاً به قند تبدیل میکنندو سپس تحت تخمیر قرار میدهند. عامل تخمیر این مواد موجودات ذره بینی نباتی یا حیوانی بینهایت کوچکی هستند که در وسط برخی از مواد زندگی میکنند و آنها را فرمان مینامند. این موجودات در اثر جوانه زدن تولید مثل مینمایند و مایعی از خود ترشح میکنند که آن را دیاستاز میگویند. این مایع به عنوان کاتالیزر مواد قندی را به الکل تبدیل میکند دیاستازی که این فرمانها ترشح میکنند و گلوکز میوه ها را به الکل تبدیل مینمایند زیماز نامیده میشود. برای اینکه تخمیر بخوبی صورت گیرد باید به فرمانها هوا نرسد زیرا در آن صورت گلوکز را مصرف میکند و الکل بدست نمیآید. بعلاوه باید در درجۀ حرارت معینی میان 30- 35 عمل تخمیر صورت گیرد. اگر بجای شیره های نباتی مواد نشاسته بکار برند نشاسته در اثر دیاستازی که آن را آمیلاز مینامند تغییر شکل میدهد و تبدیل به مالت میشود و مالت هم سرانجام تبدیل به مالتوز میگردد (یک ملکول آب در روی آن نصب میشود) مانند جو آب جو، گندم سمنو: nC12H22O11 ͢ nH2O+ n (C6H10O5) 2 بهترین درجۀ حرارت برای انجام گرفتن این عمل 60 درجه است. بعد مادۀ مخمر آبجو در روی مالتوز توسط دیاستاز دیگری موسوم به مالاز اثر میکند و مالتوز را به گلوکز تبدیل مینماید. و سرانجام زیماز بنوبۀ خود گلوکز را تبدیل به الکل و CO2 میکند. خواص الکل اتیلیک: این الکل مایعی است بیرنگ با بوی مطبوع و طعم سوزان: /795 = D و ْ78 = E (E = نقطۀ غلیان و D = وزن مخصوص) به هر نسبتی با آب مخلوط میشود و در نتیجه تولید حرارت و نقصان حجم میکند. در اثر اکسیژن میسوزد و آب و انیدرید کربنیک تولید میشود، در هر کیلوگرم الکل 7000 کالری حرارت ایجاد میگردد. در اثر کلر الکل اول به آلدهید و بعد به کلرال تبدیل میشود. برم نیز مانند کلر اثر میکند. از عمل الکل با اسید هیپوکلر و یا هیپوکلریت ها تبدیل به کلروفرم میگردد و این فعل و انفعال جهت شناختن الکل اتیلیک از سایر ترکیبات بکار میرود بشرطی که مخلوط با برخی از اجسام مانند ستن و جز آن نباشد. مورد استعمال: الکل حلال خوبی جهت عطرها، لیکورها و ورنی هاست. در داروسازی محلولهای الکلی را بنام تنتور میخوانند مانند تنتور ید، تنتور بنژوان، تنتور آرنیکا، تنتور والریان وجز آن. در سنتزهای آلی الکل را بعنوان حلال و همچنین تهیۀ اترهای اتیلیک (کلرور، استات بوتیرات و جز آن) و اتر معمولی، تهیۀ کلروفرم، یدوفرم و جز آن بکارمیبرند. مقدار الکل خالص را درجۀ الکلی مینامند، مثلاً الکل 90 درجه یعنی 90 درصد الکل و 10 درصد آب. برای کنترل غلظت الکل، میزان الغلظۀ مخصوصی که بر حسب درجۀ الکلی ساخته شده وبنام آلکومتر گیلوساک موسوم است بکار میبرند