جدول جو
جدول جو

معنی تیزچشم - جستجوی لغت در جدول جو

تیزچشم
کسی که چشمش خوب می بیند
تصویری از تیزچشم
تصویر تیزچشم
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیز چشم
تصویر تیز چشم
شخصی که چشمش خوب می بیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزهشی
تصویر تیزهشی
هوشیاری هوشمندی، باهوشی تیروپری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزچنگ
تصویر تیزچنگ
آنکه چیزی را به تندی و با چالاکی بگیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قی چشم
تصویر قی چشم
آژیخ کیخ سلیک (گویش مازندرانی) کنه (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزگام
تصویر تیزگام
تیزپا، تندرو، چابک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبزچشم
تصویر سبزچشم
کبود چشم، زاغ چشم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیزهش
تصویر تیزهش
هوشیار هوشمند تیزویر باهوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزدم
تصویر تیزدم
آنکه دارای نفس تند و سوزان باشد، کارد یا شمشیری که دم آن تیز و برنده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیزهش
تصویر تیزهش
تیزهوش، برای مثال هر کسی در بهانه تیزهش است / کس نگوید که دوغ من ترش است (نظامی۴ - ۵۳۳)
فرهنگ فارسی عمید