- تیزچشم
- کسی که چشمش خوب می بیند
معنی تیزچشم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شخصی که چشمش خوب می بیند
هوشیاری هوشمندی، باهوشی تیروپری
آنکه چیزی را به تندی و با چالاکی بگیرد
آژیخ کیخ سلیک (گویش مازندرانی) کنه (گویش گیلکی)
تیزپا، تندرو، چابک
کبود چشم، زاغ چشم
هوشیار هوشمند تیزویر باهوش
آنکه دارای نفس تند و سوزان باشد، کارد یا شمشیری که دم آن تیز و برنده باشد
تیزهوش، برای مثال هر کسی در بهانه تیزهش است / کس نگوید که دوغ من ترش است (نظامی۴ - ۵۳۳)