نام بازی معروف در هند که چهار رکن دارد و هر رکنی بیست وچهار خانه، هشت در طول و سه در عرض. بنابراین بازی بر سه قرعه و شانزده مهره است، چنانکه هر ربعی رنگی خاص داشته باشد: خزان نموده مگر چو پری خیابان را که رنگ باخته دیدیم ما گلستان را. سراج (از آنندراج)
نام بازی معروف در هند که چهار رکن دارد و هر رکنی بیست وچهار خانه، هشت در طول و سه در عرض. بنابراین بازی بر سه قرعه و شانزده مهره است، چنانکه هر ربعی رنگی خاص داشته باشد: خزان نموده مگر چو پری خیابان را که رنگ باخته دیدیم ما گلستان را. سراج (از آنندراج)
از خانواده های معروف انگلستان است. در فاصله سالهای 1485 و 1603 میلادی پنج تن از فرمانروایان انگلستان از این خانواده برخاسته اند که عبارتند از هانری هفتم و هانری هشتم و ادوارد ششم و ماری و الیزابت. (از لاروس)
از خانواده های معروف انگلستان است. در فاصله سالهای 1485 و 1603 میلادی پنج تن از فرمانروایان انگلستان از این خانواده برخاسته اند که عبارتند از هانری هفتم و هانری هشتم و ادوارد ششم و ماری و الیزابت. (از لاروس)
به اسراف رفتن و پریشان شدن مال. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به کار دشوار افتادن. (آنندراج) (از اقرب الموارد). یقال: تودر فی الامر، به کار دشوار افتاد. و قد یکون التودر فی الصدق و الکذب و هو ایرادک صاحبک فی مهلکه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
به اسراف رفتن و پریشان شدن مال. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به کار دشوار افتادن. (آنندراج) (از اقرب الموارد). یقال: تودر فی الامر، به کار دشوار افتاد. و قد یکون التودر فی الصدق و الکذب و هو ایرادک صاحبک فی مهلکه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
سخت گردیدن پی و گردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). سخت شدن پی و مانند وتر گردیدن. (از اقرب الموارد). - توتر قضیب، فریسموس. علتی است که بی آرزوئی حاجت مرد برخاسته ماند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به افریسموس و فریسموس و فریسیموس شود
سخت گردیدن پی و گردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). سخت شدن پی و مانند وتر گردیدن. (از اقرب الموارد). - توتر قضیب، فریسموس. علتی است که بی آرزوئی حاجت مرد برخاسته ماند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به افریسموس و فریسموس و فریسیموس شود
منسوب به توپ، بمعنی بسته و بهم پیچیده، - ریش توپی، ریش انبوه، ، چوب مدورگونه که راه آب حوض یا زیرآب حمام و جز آن، بدان استوار کنند، گلوله مانندی ازچوب تراشیده برای سد راه آب، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، یک قسمت از احشاء گوسفند که چون گلوله ایست، جزوی از شکنبۀ نشخواریان، قطنه، ذات الاطباق، قبه، هزارخانه، (یادداشت ایضاً)، رجوع به معده شود
منسوب به توپ، بمعنی بسته و بهم پیچیده، - ریش توپی، ریش انبوه، ، چوب مدورگونه که راه آب حوض یا زیرآب حمام و جز آن، بدان استوار کنند، گلوله مانندی ازچوب تراشیده برای سد راه آب، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، یک قسمت از احشاء گوسفند که چون گلوله ایست، جزوی از شکنبۀ نشخواریان، قطنه، ذات الاطباق، قبه، هزارخانه، (یادداشت ایضاً)، رجوع به معده شود
رودلف. داستان نویس و طراح سویسی که در سال 1799 میلادی در ژنو متولد شد و در سال 1846 درگذشت. آثاراو مشحون از ظرافت و لطف است. (از لاروس). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
رودلف. داستان نویس و طراح سویسی که در سال 1799 میلادی در ژنو متولد شد و در سال 1846 درگذشت. آثاراو مشحون از ظرافت و لطف است. (از لاروس). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
حق کسی یا حق چیزی تمام بدادن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی). نگاه داشتن حرمت کسی را: توفر علیه. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : کار او به جمعیت لشکر و توفر آلت و عدت به نظام رسید. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 169)
حق کسی یا حق چیزی تمام بدادن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی). نگاه داشتن حرمت کسی را: توفر علیه. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : کار او به جمعیت لشکر و توفر آلت و عدت به نظام رسید. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 169)
مرکز بلوکی در ناحیۀ برسویر در ایالت دوسور فرانسه است که 10600 تن سکنه دارد و قصری از قرن هفدهم در آنجا باقی مانده و دارای بازار فروش غلات و محصولات کشاورزی است، (از لاروس)
مرکز بلوکی در ناحیۀ برسویر در ایالت دوسِوْر فرانسه است که 10600 تن سکنه دارد و قصری از قرن هفدهم در آنجا باقی مانده و دارای بازار فروش غلات و محصولات کشاورزی است، (از لاروس)