- توقیت
- وقت نهادن
معنی توقیت - جستجوی لغت در جدول جو
- توقیت
- وقت معیّن کردن، برای انجام دادن کاری تعیین وقت کردن
- توقیت ((تُ))
- وقت معین کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بازداشت، دستگیری
توان بخشی، نیرو بخشی
استواری و قدرت و استحکام نیرو دادن و نیروبخشیدن
سرپرستی و رسیدگی امری را بعهده کسی سپردن، والی گردانیدن
حفظ نمودن و نگاهداشتن
ایستانیدن، باز داشتن، نگاهداشتن، ضبط کردن
نشان کردن برنامه
به شکوه داشتن
افروختن آتش
زمان بندی گاهبندی
عهده داری امور املاک موقوفه، عهده دار شدن، سرپرستی و رسیدگی امری را به عهدۀ کسی سپردن
فرمان، دست خط و طغرای پادشاهان و بزرگان، فرمان، نوشتن چیزی در ذیل نامه یا کتاب، در هنر یکی از خطوط اسلامی
بزرگ داشتن، بزرگ و بردبار شمردن، تعظیم و احترام
بازداشت کردن، در جایی وا داشتن، از حرکت بازداشتن، ضبط کردن، واقف گردانیدن
قوه دادن، نیرو دادن، توانایی دادن، توانا کردن، نیرومند ساختن
((تُ))
فرهنگ فارسی معین
نشان گذاشتن بر چیزی، نوشتن چیزی ذیل کتاب، امضا کردن نامه و فرمان، فرمان شاهی، طغرای شاهی، دستخط
Reinforcement, Amplification
усиление , укрепление
Verstärkung
підсилення , підкріплення
wzmocnienie
放大 , 加强
amplificação, reforço
amplificazione, rinforzo
amplificación, refuerzo
amplification, renforcement
versterking
การขยาย , การเสริมกำลัง