جدول جو
جدول جو

معنی توقیع

توقیع((تُ))
نشان گذاشتن بر چیزی، نوشتن چیزی ذیل کتاب، امضا کردن نامه و فرمان، فرمان شاهی، طغرای شاهی، دستخط
تصویری از توقیع
تصویر توقیع
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با توقیع

توقیع

توقیع
فرمان، دست خط و طغرای پادشاهان و بزرگان، فرمان، نوشتن چیزی در ذیل نامه یا کتاب، در هنر یکی از خطوط اسلامی
توقیع
فرهنگ فارسی عمید

توقیع

توقیع
امر، امریه، امضا، پی نوشت، حکم، دستور، فرمان، منشور، مهر، امضا کردن (حکم، فرمان) ، نشان گذاشتن، مهر کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد