- توظیف
- جیره مقرر کرده برای کسی
معنی توظیف - جستجوی لغت در جدول جو
- توظیف
- به کاری گماردن، جیره مقرر کردن برای کسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بازداشت، دستگیری
وصف و بیان حال، نشانی دادن، ستایش
پاک کردن
ایستانیدن، باز داشتن، نگاهداشتن، ضبط کردن
وصف کردن، بیان کردن صفت کسی یا چیزی
پاکیزه کردن، پاک نگه داشتن، رفت و روب خیابان ها و کوچه ها
بازداشت کردن، در جایی وا داشتن، از حرکت بازداشتن، ضبط کردن، واقف گردانیدن
Description
описание
Beschreibung
descrição
descrizione
descripción
description
beschrijving
คำอธิบาย
deskripsi
विवरण
תיאור
maelezo
বর্ণনা
تفصیل