جدول جو
جدول جو

معنی توظیف

توظیف
به کاری گماردن، جیره مقرر کردن برای کسی
تصویری از توظیف
تصویر توظیف
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با توظیف

توظیف

توظیف
روزمره کردن بر کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). وظیفۀ روزانه معین کردن برای کسی. (از اقرب الموارد). وظیفه نهادن. (زوزنی). وظیفت برنهادن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

تنظیف

تنظیف
پاکیزه کردن، پاک نگه داشتن، رفت و روب خیابان ها و کوچه ها
تنظیف
فرهنگ فارسی عمید

توقیف

توقیف
بازداشت کردن، در جایی وا داشتن، از حرکت بازداشتن، ضبط کردن، واقف گردانیدن
توقیف
فرهنگ فارسی عمید