جدول جو
جدول جو

معنی توزان - جستجوی لغت در جدول جو

توزان
مقابل و روبرو
تصویری از توزان
تصویر توزان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوزان
تصویر خوزان
(پسرانه)
نام پهلوانی ایرانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توفان
تصویر توفان
(دخترانه)
طوفان، معرب از آرامی، جریان هوای بسیار شدید، هیاهو و غوغا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توران
تصویر توران
(دخترانه)
نام دختر خسروپرویز، سرزمین تور، نام سرزمینی منسوب به تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی که بر آن سوی رود جیحون یعنی ماوراءالنهر واقع بوده و از طرف مشرق تا دریاچه آرال امتداد داشته است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سوزان
تصویر سوزان
(دخترانه)
سوزنده، ملتهب، سوزاننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوزان
تصویر هوزان
(دخترانه و پسرانه)
یاد گرفتن، نرگس نو شکفته، بسیار دانا، شاعر قصیده سرا، شخصی که از حادثه ای باخبر است (نگارش کردی: هزان، هژان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توفان
تصویر توفان
طوفان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوزان
تصویر دوزان
کلید کوک زبانزد خنیا
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وزن، سنگینی ها، اندازه ها سنجه ها سنگ ها جمع وزن: سنگینیها وزنها. یا اوزان و مقیاسها و مقادیر. سنگ و اندازه و نرخ، بناها، سازی است از ذوات الاوتار که کاسه و سطح آن کشیده و بلند است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توبان
تصویر توبان
شلوار، تنکه، شلوار کوتاه کشتی گیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توازن
تصویر توازن
هم سنگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
شور و غوغا و فریاد و صدا و غلغله غرش و خروش دریا و تند باد شدید و طوفان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توزین
تصویر توزین
سنگیدن کشیدن وزن کردن سنجیدن، سنجش، جمع توزینات
فرهنگ لغت هوشیار
بمعنی ده هزار و ده ریال، پول ایرانی که سابقاً ده هزار دینار بود، مبلغی از پول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکان
تصویر توکان
فرانسوی نکرنگی از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توقان
تصویر توقان
تاسگی، ور نزدگی (ورن شهوت)
فرهنگ لغت هوشیار
در حال تاختن، بتاخت با سرعت (آن دیو سوار اندر وقت تازان برفت) (بیهقی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوزان
تصویر سوزان
سوزنده محرق، ملتهب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوزان
تصویر اوزان
وزن، در موسیقی نوعی ساز زهی که بر روی کاسۀ بزرگ آن پوست کشیده می شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توفان
تصویر توفان
طوفان، جریان شدید هوا، باد سخت و تند، تندباد، دومان، کولاک
غران، غرش کنان، جوش و خروش کنان، شور و غوغا کنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توازن
تصویر توازن
هم وزن شدن، هم سنگ شدن، با هم برابر گشتن در وزن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تومان
تصویر تومان
ده هزار، در امور نظامی ده هزار سرباز، در دورۀ قاجاریه، واحد غیررسمی پول ایران، معادل ده ریال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توزین
تصویر توزین
وزن کردن، سنجیدن، کنایه از خود را آمادۀ قبول کاری یا پیشامدی کردن، سنگینی کاری را تحمل کردن و دل بر آن نهادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توبان
تصویر توبان
تنبان، تنکه، شلوار کوتاه که کشتی گیران هنگام ورزش می پوشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوزان
تصویر لوزان
کناره کناره چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوزان
تصویر هوزان
محرف ومصحف موژان و موجان گل نرگس نیم شکفته را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوزان
تصویر اوزان
((اَ یا اُ))
جمع وزن، سنگینی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تازان
تصویر تازان
در حال تاختن، به تاخت، باسرعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توبان
تصویر توبان
شلوار، تنکه، شلوار کوتاه که کشتی گیران هنگام کشتی پوشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توازن
تصویر توازن
((تَ زُ))
هم وزن شدن، هم سنگ گردیدن، هم وزنی، هم سنگی، جمع توازنات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تومان
تصویر تومان
ده ریال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توفان
تصویر توفان
باد سخت، جوش و خروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توزین
تصویر توزین
((تُ))
وزن کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوزان
تصویر سوزان
سوزنده، ملتهب
فرهنگ فارسی معین
پرنده ای میوه خوار ویژۀ نواحی گرم امریکا با منقار بزرگ و پهن و پرهای رنگین، در علم نجوم صورتی فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان
فرهنگ فارسی عمید