مادۀ رنگی آلی حاصل از تخمیر گل سنگ ها در ادرار یا در آب آمونیاکی و کربنات دوپتاس که این جسم در محیط اسیدی سرخ رنگ و در محیط های قلیایی آبی رنگ می شود و برای شناسایی اسیدها و بازها در آزمایشگاه کاربرد دارد
مادۀ رنگی آلی حاصل از تخمیر گل سنگ ها در ادرار یا در آب آمونیاکی و کربنات دوپتاس که این جسم در محیط اسیدی سرخ رنگ و در محیط های قلیایی آبی رنگ می شود و برای شناسایی اسیدها و بازها در آزمایشگاه کاربرد دارد
نامی است که بر انواع گیاه آفتاب گردان به جهت حرکت گل آن بطرف آفتاب اطلاق شود، مادۀ رنگ کننده که از جوهر اورسی (نوعی گیاه اشنه) یا کروتون با اوره بدست آید و در آزمایشگاههابکار رود. کاغذ تورنسل در میان مایعات قلیائی برنگ آبی درمی آید و مایعات اسیدی رنگ آن را سرخ می سازند ازاین روی برای تمیز مایعات اسیدی و قلیائی از یکدیگر کاغذ تورنسل را در لابراتوار بکار برند. (از لاروس)
نامی است که بر انواع گیاه آفتاب گردان به جهت حرکت گل آن بطرف آفتاب اطلاق شود، مادۀ رنگ کننده که از جوهر اورسی (نوعی گیاه اشنه) یا کروتون با اوره بدست آید و در آزمایشگاههابکار رود. کاغذ تورنسل در میان مایعات قلیائی برنگ آبی درمی آید و مایعات اسیدی رنگ آن را سرخ می سازند ازاین روی برای تمیز مایعات اسیدی و قلیائی از یکدیگر کاغذ تورنسل را در لابراتوار بکار برند. (از لاروس)
فرانسوی چینما جسمی که از تخمیر گلسنگها بوسیله ادرار یا بمجاورت آمونیاک و کربنات و پتاس ایجادشود. تورنسل در محیط اسیدی برنگ سرخ و در محیط قلیایی برنگ آبی در آید
فرانسوی چینما جسمی که از تخمیر گلسنگها بوسیله ادرار یا بمجاورت آمونیاک و کربنات و پتاس ایجادشود. تورنسل در محیط اسیدی برنگ سرخ و در محیط قلیایی برنگ آبی در آید
جسمی که از تخمیر گل سنگ ها به وسیله ادرار یا به مجاورت آمونیاک و کربنات و پتاس ایجاد می شود. تورنسل در محیط اسیدی به رنگ سرخ و در محیط قلیایی به رنگ آبی درآید
جسمی که از تخمیر گل سنگ ها به وسیله ادرار یا به مجاورت آمونیاک و کربنات و پتاس ایجاد می شود. تورنسل در محیط اسیدی به رنگ سرخ و در محیط قلیایی به رنگ آبی درآید
قرقاول، پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، چور، تذرو، خروس صحرایی، تدرج
قَرقاول، پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، چور، تَذَرْوْ، خُروس صَحرایی، تَدرُج
مرکز ولایتی است در ایالت آردش فرانسه که بر کنار رود رون واقع است و 6800 تن سکنه دارد. محصولش پارچه های ابریشمی، کلاه، شراب، مرمر و چوبهای ساختمانی است. این ولایت از یازده بخش و 127 بلوک تشکیل یافته و جمعاً 106200 تن سکنه دارد. (از لاروس)
مرکز ولایتی است در ایالت آردش فرانسه که بر کنار رود رون واقع است و 6800 تن سکنه دارد. محصولش پارچه های ابریشمی، کلاه، شراب، مرمر و چوبهای ساختمانی است. این ولایت از یازده بخش و 127 بلوک تشکیل یافته و جمعاً 106200 تن سکنه دارد. (از لاروس)
شهری است در بلژیک که در ولایت آنور (آنورس) واقع است و 32100 تن سکنه دارد، محصول آنجا پارچه و دانتل و مس و سیمان است، (از لاروس)، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه تورنهوت شود
شهری است در بلژیک که در ولایت آنور (آنورس) واقع است و 32100 تن سکنه دارد، محصول آنجا پارچه و دانتل و مس و سیمان است، (از لاروس)، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه تورنهوت شود
سلاحی که برای غرق کردن کشتی های دشمن بکار رود. اژدر. (فرهنگ فارسی معین). فرهنگستان ایران بجای این کلمه، ’اژدر’ را انتخاب کرده است. رجوع به اژدر و اژدرانداز و واژه های نو فرهنگستان ایران ص 4 شود
سلاحی که برای غرق کردن کشتی های دشمن بکار رود. اژدر. (فرهنگ فارسی معین). فرهنگستان ایران بجای این کلمه، ’اژدر’ را انتخاب کرده است. رجوع به اژدر و اژدرانداز و واژه های نو فرهنگستان ایران ص 4 شود
مصدر مرخم توانستن. توانائی. توان. اسم از توانستن. اسم مصدر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تا توانستم ندانستم چه بود چونکه دانستم توانستم نبود. عطار (از یادداشت ایضاً). رجوع به توانستن شود
مصدر مرخم توانستن. توانائی. توان. اسم از توانستن. اسم مصدر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تا توانستم ندانستم چه بود چونکه دانستم توانستم نبود. عطار (از یادداشت ایضاً). رجوع به توانستن شود