معنی تهذب - جستجوی لغت در جدول جو
تهذب
پاکیزه شدن، آراسته شدن
پاکیزه شدن، آراسته شدن
تصویر تهذب
فرهنگ لغت هوشیار
تهذب
پاکیزه شدن از عیب و نقص
پاکیزه شدن از عیب و نقص
تصویر تهذب
فرهنگ فارسی عمید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر تذهب
تذهب
زریابی زرینگی
زریابی زرینگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تکذب
تکذب
دروغینگی
دروغینگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهبب
تهبب
دریدن جامه
دریدن جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهیب
تهیب
ترسیدن، شکوه داشتن
ترسیدن، شکوه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تهذیب
پاکیدن پالیدن، درستیدن درست گشتن، تیزی دررفتار درگفتار پاک کردن پیراستن پیرایش، درست کردن، تیز رفتن شتافتن
پاکیدن پالیدن، درستیدن درست گشتن، تیزی دررفتار درگفتار پاک کردن پیراستن پیرایش، درست کردن، تیز رفتن شتافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مهذب
مهذب
پاکیزه شده از عیب و نقص، خوش اخلاق، پاکیزه خوی
پاکیزه شده از عیب و نقص، خوش اخلاق، پاکیزه خوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تهذیب
تهذیب
پاکیزه کردن، خالص کردن، اصلاح کردن شعر یا نثر از عیب و نقص، پاکیزه کردن اخلاق
پاکیزه کردن، خالص کردن، اصلاح کردن شعر یا نثر از عیب و نقص، پاکیزه کردن اخلاق
فرهنگ فارسی عمید
تصویر مهذب
مهذب
پاک کننده از عیوب
پاک کننده از عیوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهذیب
تهذیب
((تَ))
پاکیزه کردن، پاک داشتن
پاکیزه کردن، پاک داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویر مهذب
مهذب
((مُ هَ ذَّ))
پاکیزه شده از عیب و نقص
پاکیزه شده از عیب و نقص
فرهنگ فارسی معین