معنی مهذب مهذب پاک، پاکیزه، پاکیزه خو، طاهر، طیب، منزه، نزه، نظیف، نمازی، پیراسته، تربیت یافتهمتضاد: ناپاک، نامهذب، بی عیب، منسجم فرهنگ واژه مترادف متضاد