جدول جو
جدول جو

معنی تهذیب

تهذیب
پاکیزه کردن، خالص کردن، اصلاح کردن شعر یا نثر از عیب و نقص، پاکیزه کردن اخلاق
تصویری از تهذیب
تصویر تهذیب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تهذیب

تهذیب

تهذیب
پاکیدن پالیدن، درستیدن درست گشتن، تیزی دررفتار درگفتار پاک کردن پیراستن پیرایش، درست کردن، تیز رفتن شتافتن
فرهنگ لغت هوشیار

تهذیب

تهذیب
اصلاح، پاکی، پاکیزه سازی، پالایش، تربیت، تزکیه، تصفیه، مهذب سازی، پیراستگی، مهذب ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

تذهیب

تذهیب
زرکاری زرنگاری -1 زر گرفتن زر اندود کردن، زر کاری طلا کاری،جمع تذهیبات. زراندود کردن
فرهنگ لغت هوشیار