- تنطیق
- کستی نهادن کمر کسی را بستن
معنی تنطیق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ساماندهی
شیوایی سخن
چفته بستن (چفته اتهام)، آک نهادن
ترتیب دادن و آراستن
فصیح، بلیغ، سخن آور، خوش بیان
نظم و نسق دادن، ترتیب دادن و آراستن
کتاب را با خط خوب و جلد و نقش و نگار زینت دادن
سخنور زبان آور خوش کلام
سخنراندن، کمر بستن میان بستن کستی بستن
نطق کردن، سخن گفتن، تکلم
کمر بستن