- تمحق
- پاک و محو شدن
معنی تمحق - جستجوی لغت در جدول جو
- تمحق ((تَ مَ حُّ))
- نابود شدن، سوختن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چاپلوسی
شیر شبینه شیر شب مانده
خود را کودن وانمود ساختن
چاپلوسی کردن
دو رنگی، بد خویی
پاره پاره شدن
غلتیدن، بر خود پیچیدن
باطل کردن
فریفتن
ستیهیدن
مکر کردن، فریفتن، چاره جویی
پاک کردن، محو کردن، باطل کردن
پاره پاره شدن، پراکنده شدن قوم
خود را به حماقت زدن، خود را کودن وانمود ساختن
چرب زبانی کردن، چاپلوسی و اظهار فروتنی و محبت کردن
کسی که حق با اوست، حق دار، صاحب حق
باطل ساختن، ناچیز گردانیدن، محو کردن، کاستن، در تصوف محو
ثابت کننده، دارای حق، حق دار