- تلثم
- بوسه دادن، بوسه گرفتن، دهان بند نهادن
معنی تلثم - جستجوی لغت در جدول جو
- تلثم ((تَ لَ ثُّ))
- بوسه زدن، دهان بند زدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بوسه نهادن بوسه زدن
تامل کردن
پنهانیدن، سرگشتگی، درنگیدن، دوتاشدن
توبه کردن، باز ایستادن از گناه خستوییدن (اقرار اعتراف)، باز ایستادن از گناه پتتیدن (توبه کردن) باز ایستادن از گناه توبه کردن
رخنه دار گردیدن
درنگ کردن، تامل کردن، درنگ و توقف در کار، درنگ و تامل هنگام سخن گفتن یا پاسخ دادن
خودداری کردن و بازایستادن از گناه و توبه کردن
کشاورز، برزگر، پسر، زرگر
بوسه زدن بر دهان یا بر چهره
زدن بر بینی کسی، بوسه دادن، دهان بند نهادن، جمع لاثم، کوبندگان بوسه دهندگان دهان بندندگان (کتک: لثام) دهان بند ها روی بند ها با مشت بربینی زدن، دهان بند نهادن، بوسه دادن: روز مصاف را شب زفاف پندارند و زخم رماح را لثم ملاح شناسند