- تلبد
- در هم شدن موی یا پشم
معنی تلبد - جستجوی لغت در جدول جو
- تلبد
- سخت گردیدن زمین به باران
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روی ترش کردن
عبادت کردن
دویدن، بر پهلو خفتن، بر خاک غلتیدن، روی آوردن
آمیخته و مبهم گردیدن کار، لباس پوشیدن
مشک آلایی (مشک از سنسکریت)
درنگیدن درنگ کردن توقف کردن، توقف، جمع تلبثات
درنگیدن
آماده کاری آمادگی میان بربستن
دارایی دیرینه، دارایی رخنیک (رخن ارث)
خاموشی و سکوت و نوبه تب و لرز
وحشت و نفرت نمودن از ریشه پارسی اپدی گشتن، بی زنی بی نیازی به زن زنگریزی
متحیر شدن، کندی ذهن
قدیمی، مربوط به قدیم
درنگ کردن، توقف کردن در جایی
بندگی کردن، به عبادت پرداختن، پرستش کردن
لباس پوشیدن، پوشیده شدن، آمیخته و مبهم شدن کار
گیاهی پایا، با ساقۀ پیچنده و برگ هایی شبیه برگ لوبیا و گل های آبی رنگ. ریشۀ آن به درازی ده سانتی متر و به رنگ خاکستری یا قهوه ای و مغزش سفید است. در معالجۀ رماتیسم و بیماری های کلیه نافع است. در هند، مالزی، سیلان و بعضی جزایر اقیانوسیه می روید
شک و تردید
زیان و هلاکی
کرک
پشم و موی پر پشت و درهم رفته
کرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گلغر، پت، تبت، بزشم، بزوشم، بزوش، تفتیک
پشم و موی برهم نشسته و به هم چسبیده مانند یال شیر، نمد، نمدزین اسب
پشم پشم گوسفند پشم شتر نمت نمد، خوی گیر زین، پشم نشسته پشم پشم به هم چسبیده پشم گوسفند و شتر: وین عمارت کردن گور و لحد نی بسنگ است و بچوب ونی لبد. (مثنوی نیک. 130: 3) نمد نمط: مور اسود بر سر لبد سیاه مور پنهان دانه پیدا پیش راه (مثنوی لغ)، نمدزین