جدول جو
جدول جو

معنی تقسم - جستجوی لغت در جدول جو

تقسم
پراکنده و پریشان شدن، پراکنده ساختن، پراکندگی
تصویری از تقسم
تصویر تقسم
فرهنگ فارسی عمید
تقسم
(تَ بَغْ غُ)
پراکنده شدن و پراکنده کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، یقال: تقسمهم الدهر فتقسموا، ای فرقهم فتفرقوا. (لازم و متعدی است). (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، پریشان کردن اندوه خاطر کسی را. (از اقرب الموارد) : دل نگران شدند و چنانکه عادت مشفقان است تقسم خاطر آورد و اندیشه بهر چیز کشید. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 184). که اگر این هجر اتفاق افتد به تقسم خاطر و التقات ضمیر کشد و شادمانگی و بسطت آن گاه مهنا گردد که اتباع و پیوستگان را از آن نصیبی باشد. (کلیله و دمنه ایضاً ص 296)
لغت نامه دهخدا
تقسم
پراکنده شدن و پراکنده کردن
تصویری از تقسم
تصویر تقسم
فرهنگ لغت هوشیار
تقسم
((تَ قَ سُّ))
پراکنده گشتن، پراکنده کردن
تصویری از تقسم
تصویر تقسم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبسم
تصویر تبسم
(دخترانه)
خنده بدون صدا، لبخند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
تجسم (Visualization) در سینما به فرآیندی اشاره دارد که در آن ایده ها، مفاهیم و داستان ها به تصاویر بصری قابل مشاهده تبدیل می شوند. این فرآیند شامل مجموعه ای از تکنیک ها و ابزارها است که فیلم سازان برای خلق تصاویر، صحنه ها و فضاهای داستانی از آن استفاده می کنند. تجسم در سینما نقش حیاتی در ایجاد تجربه سینمایی برای تماشاگران دارد و می تواند به انتقال احساسات، معانی و پیام های داستانی کمک کند.
جنبه های مختلف تجسم در سینما:
1. فیلم نامه نویسی تصویری :
- تصاویر اولیه : فیلم نامه نویسان با نوشتن صحنه ها و توصیف جزئیات بصری، ایده های اولیه خود را به صورت تصویری تجسم می کنند.
- توضیحات صحنه : در فیلم نامه، صحنه ها با توصیف محیط، لباس ها، حالات چهره و حرکات شخصیت ها تجسم می شوند.
2. استوری بورد :
- طرح های تصویری : استوری بورد شامل یک سری از تصاویر رسم شده است که صحنه های فیلم را به صورت تصویری نمایش می دهد و به فیلم سازان کمک می کند تا توالی صحنه ها و جزئیات بصری را برنامه ریزی کنند.
- برنامه ریزی شات ها : استوری بورد به تیم تولید کمک می کند تا شات ها، زوایا و حرکت دوربین را پیش بینی و برنامه ریزی کنند.
3. طراحی تولید :
- طراحی صحنه و دکور : طراحان تولید با خلق صحنه ها و دکورهای فیلم، ایده های فیلم نامه را به صورت فیزیکی تجسم می کنند.
- لباس ها و آرایش : طراحی لباس و آرایش شخصیت ها نقش مهمی در تجسم دقیق و باورپذیر داستان دارد.
4. فیلم برداری :
- نورپردازی : استفاده از نور برای ایجاد فضا، حالت و تأکید بر جزئیات بصری.
- ترکیب بندی شات ها : فیلم برداران با انتخاب زوایا، فاصله ها و حرکت دوربین به تجسم بصری فیلم کمک می کنند.
5. جلوه های ویژه :
- جلوه های بصری : استفاده از فناوری های دیجیتال و عملی برای خلق تصاویر و صحنه هایی که به صورت واقعی نمی توانند فیلم برداری شوند.
- جلوه های صوتی : صداهای محیطی و جلوه های صوتی نیز به تجسم بصری کمک می کنند و تجربه سینمایی را تکمیل می کنند.
اهمیت تجسم در سینما:
- ایجاد تجربه حسی : تجسم بصری به تماشاگران کمک می کند تا به طور حسی و عمیق با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کنند.
- انتقال پیام : تصاویر بصری می توانند به انتقال پیام ها و مفاهیم پیچیده به صورت ساده و قابل فهم کمک کنند.
- ایجاد فضا و حالت : از طریق نورپردازی، رنگ ها، و طراحی صحنه، فیلم سازان می توانند فضا و حالت خاصی را به تماشاگران منتقل کنند.
مثال هایی از تجسم در سینما:
1. `Inception` (تلقین) :
- طراحی های پیچیده و بصری : استفاده از جلوه های ویژه برای خلق دنیاهای خواب و معماری های غیرممکن.
- نورپردازی و رنگ ها : استفاده از نور و رنگ برای ایجاد حالت های مختلف در هر لایه از خواب.
2. `Blade Runner 2049` :
- طراحی آینده نگرانه : خلق شهرهای آینده با استفاده از دکورهای بزرگ و جلوه های بصری دیجیتال.
- نورپردازی و سایه ها : استفاده از نور و سایه ها برای ایجاد حالت های مختلف و تأکید بر جزئیات بصری.
3. `The Grand Budapest Hotel` (هتل بزرگ بوداپست) :
- طراحی صحنه های رنگارنگ : استفاده از رنگ های زنده و طراحی دقیق صحنه ها برای ایجاد فضایی خاص و منحصر به فرد.
- ترکیب بندی و حرکت دوربین : استفاده از ترکیب بندی دقیق و حرکت های روان دوربین برای ایجاد تجربه بصری خاص.
نتیجه گیری:
تجسم در سینما فرآیندی پیچیده و چندوجهی است که شامل تمامی جنبه های تولید فیلم می شود. از فیلم نامه نویسی تا فیلم برداری و جلوه های ویژه، تمامی این عناصر به خلق تجربه ای بصری و حسی برای تماشاگران کمک می کنند. تجسم بصری نه تنها به تماشاگران کمک می کند تا به طور عمیق تر با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کنند، بلکه به انتقال پیام ها و مفاهیم فیلم به شیوه ای موثر و خلاقانه کمک می کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از تقسیم
تصویر تقسیم
پراکنده کردن، بخش کردن، قسمت کردن، در ریاضیات قاعده یا عملی که به واسطۀ آن معلوم می شود عدد بیشتر (مقسوم) چند برابر عدد کمتر (مقسوم ٌعلیه) است یا عددی چند دفعه عدد دیگر را شامل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متقسم
تصویر متقسم
پراکنده، متفرق، پریشان، منتشر، پاشیده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقدم
تصویر تقدم
پیش افتادن، جلو رفتن، پیشی داشتن، پیش بودن از دیگران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنسم
تصویر تنسم
نفس کشیدن، دم زدن، وزش خفیف باد، جستجوی علم یا خبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
لبخند زدن، آهسته خندیدن، لبخند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقسم
تصویر مقسم
قسمت کننده، بخش بخش کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقسم
تصویر مقسم
تقسیم شده، بخش بخش شده
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ قَسْ سِ)
پراکنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پراکنده و پراکنده شده. (ناظم الاطباء).
- متقسم خاطر، پریشان فکر. پراکنده دل: بدین آواز متقسم خاطر نمی باید شد. (کلیله و دمنه).
، پراکنده کننده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به تقسم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
دندان سپید کردن، نیم خنده کردن، آهسته خندیدن بدون آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسم
تصویر تنسم
نفس کشیدن، دم زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
مجسم شدن، تناور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاسم
تصویر تقاسم
هم سوگند شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقسم
تصویر مقسم
جای تقسیم و قسمت قسمت کننده، بخش و تقسیم کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توسم
تصویر توسم
بفراست دریافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعسم
تصویر تعسم
طمع داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقدم
تصویر تقدم
پیشی نمودن، سبقت و برتری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقسط
تصویر تقسط
کاست پردازی (کاست قسط)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقسیم
تصویر تقسیم
بخش کردن، قسمت و توزیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقوم
تصویر تقوم
راست شدن
فرهنگ لغت هوشیار
سالوسی مرد مفریبی ظاهر پرستیدن، سالوسی کردن، ظاهر پرستی، سالوسی، جمع ترسمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقسم
تصویر اقسم
فرجام نگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متقسم
تصویر متقسم
پراکنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متقسم
تصویر متقسم
((مُ تَ قَ سِّ))
پراکنده شونده، پراکنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
((تَ بَ سُّ))
لبخند زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسم
تصویر ترسم
((تَ رَ سُّ))
ظاهر پرستیدن، سالوسی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقدم
تصویر تقدم
پیشینگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقسیم
تصویر تقسیم
بخشش، بخش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
لبخند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
انگارش
فرهنگ واژه فارسی سره