گریختن و دور شدن از یکدیگر، از یکدیگر بیزاری جستن، ناسازگاری، در علوم ادبی ثقیل و دشوار بودن تلفظ چند کلمۀ پشت سر هم که از عیوب فصاحت است، مثل قرب قبر حرب
گریختن و دور شدن از یکدیگر، از یکدیگر بیزاری جستن، ناسازگاری، در علوم ادبی ثقیل و دشوار بودن تلفظ چند کلمۀ پشت سر هم که از عیوب فصاحت است، مثل قرب قبر حرب
اظهار کوتاهی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بازایستادن از امری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بازایستادن از امری در حالی که بر آن قادر باشد، خرد و حقیر شدن نفس کسی، پست و در کشیده و کم گردیدن. (از اقرب الموارد)
اظهار کوتاهی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بازایستادن از امری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بازایستادن از امری در حالی که بر آن قادر باشد، خرد و حقیر شدن نفس کسی، پست و در کشیده و کم گردیدن. (از اقرب الموارد)
با هم قمار بازیدن. (زوزنی) (دهار). قمار با یکدیگر. (ناظم الاطباء). همدیگر به گرو چیزی باختن و نبرد کردن باهم به گرو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
با هم قمار بازیدن. (زوزنی) (دهار). قمار با یکدیگر. (ناظم الاطباء). همدیگر به گرو چیزی باختن و نبرد کردن باهم به گرو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
با هم مدد کردن و یاری نمودن در کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). هم پشت شدن و یکدیگر را یاری دادن. (آنندراج). با هم مدد و یاری کردن در کار. (از اقرب الموارد) :عجبت من تضافرهم علی باطلهم و فشلکم عن حقکم. (اقرب الموارد). بهم رسیدند و در تظاهر و تظافر مجتمع و متفق شدند. (ترجمه تاریخ یمینی چ اول تهران ص 68)
با هم مدد کردن و یاری نمودن در کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). هم پشت شدن و یکدیگر را یاری دادن. (آنندراج). با هم مدد و یاری کردن در کار. (از اقرب الموارد) :عجبت من تضافرهم علی باطلهم و فشلکم عن حقکم. (اقرب الموارد). بهم رسیدند و در تظاهر و تظافر مجتمع و متفق شدند. (ترجمه تاریخ یمینی چ اول تهران ص 68)