معنی تنافر تنافر انزجار، بیزاری، نفرت زدگی، دل زدگی، رمیدگی، ناسازی، نفرتمتضاد: تمایل، ازهم رمیدن، از هم بیزاری جستن، دوری جستنمتضاد: متمایل شدن، راغب گشتن فرهنگ واژه مترادف متضاد