معنی توافر - فرهنگ فارسی عمید
معنی توافر
- توافر
- فراوان شدن، بسیار شدن چیزی، فراوانی و وسعت
تصویر توافر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با توافر
توافر
- توافر
- بسیار شدن. (دهار) (آنندراج). بسیار شدن مال و متاع. (از اقرب الموارد). و رجوع به اتّفار شود
لغت نامه دهخدا