- تفاسخ
- گیاسار فرود روان از تن آدمی به گیاه تنگسار (مدصر) انتقال نفس بجسم نباتی
معنی تفاسخ - جستجوی لغت در جدول جو
- تفاسخ ((تَ سُ))
- با یکدیگر در فسخ معامله هم رأی شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انتقال یافتن نفس انسانی بجسم معدنی
بریدن ارحام را، قطع رحم
ننگسار جا به جایی روان از تن آدمی به تن جانوران انتقال نفس ببدن حیوان دیگر غیر انسان
باطل ساختن، زایل کردن
خارج شدن روح از یک کالبد و داخل شدن آن به کالبد دیگر، انتقال نفس ناطقه از بدنی به بدن دیگر، یکدیگر را نسخ کردن، باطل کردن، زایل کردن
تناسخ ازمنه: پی در پی گذشتن و سپری شدن ازمنه و قرون که انگار هر کدام آن ها حکم ماقبل را نسخ می کند
تناسخ در میراث: در فقه مردن ورثه یکی بعد از دیگری پیش از تقسیم کردن میراث
تناسخ ازمنه: پی در پی گذشتن و سپری شدن ازمنه و قرون که انگار هر کدام آن ها حکم ماقبل را نسخ می کند
تناسخ در میراث: در فقه مردن ورثه یکی بعد از دیگری پیش از تقسیم کردن میراث
قطعه قطعه شدن
قطعه قطعه شدن، ریز ه ریزه شدن، زایل شدن موی از پوست
تباه کننده، تباه شونده، تباه، برگرداننده سودا یا آهنگ (عزم)