جدول جو
جدول جو

معنی تفاسخ

تفاسخ((تَ سُ))
با یکدیگر در فسخ معامله هم رأی شدن
تصویری از تفاسخ
تصویر تفاسخ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تفاسخ

تفاسخ

تفاسخ
گیاسار فرود روان از تن آدمی به گیاه تنگسار (مدصر) انتقال نفس بجسم نباتی
فرهنگ لغت هوشیار

تفاسخ

تفاسخ
از دو طرف شکستن عهدی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). موافقت دو طرف در فسخ عقدی. (از اقرب الموارد) ، تناقض گفتار: تفاسخ الاقاویل، تناقضت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

تماسخ

تماسخ
ننگسار جا به جایی روان از تن آدمی به تن جانوران انتقال نفس ببدن حیوان دیگر غیر انسان
فرهنگ لغت هوشیار

تناسخ

تناسخ
خارج شدن روح از یک کالبد و داخل شدن آن به کالبد دیگر، انتقال نفس ناطقه از بدنی به بدن دیگر، یکدیگر را نسخ کردن، باطل کردن، زایل کردن
تناسخ ازمنه: پی در پی گذشتن و سپری شدن ازمنه و قرون که انگار هر کدام آن ها حکم ماقبل را نسخ می کند
تناسخ در میراث: در فقه مردن ورثه یکی بعد از دیگری پیش از تقسیم کردن میراث
تناسخ
فرهنگ فارسی عمید