- تغوط
- پلیدی کردن
معنی تغوط - جستجوی لغت در جدول جو
- تغوط
- غایط کردن، پلیدی کردن، پلیدی انداختن، قضای حاجت کردن
- تغوط ((تَ غَ وُّ))
- پلیدی انداختن، مدفوع کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نواله کلان خوردن (نواله لقمه)، نواله کلان برداشتن
ستیهیدن بر گناه، دلیری در جنگ
گوناگونی
کون مرزی
بافکار از پرندگان
درآمدن در چیزی، داخل شدن، فرو شدن، فرو رفتن در آب
فرو شدن، داخل شدن
جمع تغوط
غایط کردن پلیدی کردن ریدن
ریدن، بیرون ریختن مدفوع شکم از راه مقعد، ریستن