معنی غوط - فرهنگ فارسی عمید
معنی غوط
- غوط
- درآمدن در چیزی، داخل شدن، فرو شدن، فرو رفتن در آب
تصویر غوط
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با غوط
غوط
- غوط
- جَمعِ واژۀ غَوط (در معنی اسمی) و غاط، رجوع به غَوط و غاط شود
لغت نامه دهخدا
پوط
- پوط
- روسی سنگ اندازه ای است در روسیه برابر با 16 کیلوگرم جگر گوسفند، خوراک قلیه که از پوت سازند قلیه پوتی
فرهنگ لغت هوشیار