جدول جو
جدول جو

معنی تغوط کردن

تغوط کردن
ریدن، بیرون ریختن مدفوع شکم از راه مقعد، ریستن
تصویری از تغوط کردن
تصویر تغوط کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تغوط کردن

تصور کردن

تصور کردن
انگاردن انگاشتن چیزی را در ذهن آوردن انگاشتن اندیشیدن، خیال کردن فرض کردن
فرهنگ لغت هوشیار

تفوه کردن

تفوه کردن
بر زبان آوردن، دهان گشودن بزبان آوردن، سخن گفتن: (حتی باین کلمه تفوه نباید بکنی)
تفوه کردن
فرهنگ لغت هوشیار

سقوط کردن

سقوط کردن
افتادن فرود آمدن بر زمین، به انحطاط اخلاقی مواجه شدن: در منجلاب فحشا سقوط کرد، تسلیم شدن به مردی به طور نامشروع فاسد شدن زن. یا سقوط کردن شهری یا کشوری. به تصرف غالب در آمدن شهر یا کشور. یا سقوط کردن دولت. بر کنار شدن وزیران از کار
فرهنگ لغت هوشیار