جدول جو
جدول جو

معنی تغفل - جستجوی لغت در جدول جو

تغفل(بَ دَ رَ)
غفلت ورزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تغفله تحین غفلته و تعمدها. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تغفل
غفلت ورزیدن
تصویری از تغفل
تصویر تغفل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تطفل
تصویر تطفل
طفیلی شدن، ناخوانده به مهمانی رفتن، حالت کودکان به خود گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکفل
تصویر تکفل
کفایت کردن، کفیل شدن، متعهّد شدن، به عهده گرفتن، عهده دار امری یا کاری شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغافل
تصویر تغافل
خود را به غفلت زدن، خود را غافل وانمود کردن، چشم پوشی کردن و نادیده انگاشتن و اظهار بی خبری کردن، غفلت ورزیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تحفل
تصویر تحفل
بسیار شدن اهل مجلس، پر شدن مجلس از مردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تسفل
تصویر تسفل
فرود آمدن، به نشیب درآمدن، پست شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغزل
تصویر تغزل
غزل سرایی کردن، شعر عاشقانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغفل
تصویر مغفل
نادان، کم هوش، کندذهن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ غَفْ فِ)
غفلت دارنده بقصد. (آنندراج). غافل و بی خبر و کسی که بقصد و عمد غفلت می ورزد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغفل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تغافل
تصویر تغافل
خود را به غفلت زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغفل
تصویر مغفل
نادان، کند ذهن، غافل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تتفل
تصویر تتفل
روباه بچه روباه توسک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکفل
تصویر تکفل
کفالت کردن، در عهده گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافل
تصویر تافل
تکبر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
ترانه سرایی، مهر ورزی، غزل سرایی کردن شعر عاشقانه گفتن، عشق ورزیدن، غزل سرایی، عشق ورزی، جمع تغزلات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطفل
تصویر تطفل
طفیلی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دغفل
تصویر دغفل
بچه پیل، بچه گرگ ، زندگانی فراخ، پر بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغسل
تصویر تغسل
خود شویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحفل
تصویر تحفل
زدوده شدن، زینت گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترفل
تصویر ترفل
به تکبر خرامیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زغفل
تصویر زغفل
تالا بروی از گیاهان مردابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسفل
تصویر تسفل
به نشیت در آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
کوپلگی (کوپله قفل) بسته شدن در قفل شدن، بستگی (در و مانند آن)،جمع تقفلات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغول
تصویر تغول
گوناگونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغلف
تصویر تغلف
نیام یابی (نیام غلاف)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغفیل
تصویر تغفیل
فرناساندن، فرناسیده دانستن فرناک دانستن سویساندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحفل
تصویر تحفل
((تَ حَ فُّ))
محفل ساختن، دور هم جمع شدن، پر شدن مجلس از مردم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسفل
تصویر تسفل
((تَ سَ فُّ))
فرود آمدن، پست شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطفل
تصویر تطفل
((تَ طَ فُّ))
طفیلی بودن، بدون دعوت همراه کسی به جایی رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکفل
تصویر تکفل
((تَ کَ فُّ))
کفیل شدن، متعهد گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقفل
تصویر تقفل
((تَ قَ فُّ))
بسته شدن در، قفل شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغزل
تصویر تغزل
((تَ غَ زُّ))
غزل سرایی کردن، شعری عاشقانه گفتن، عشق ورزیدن، غزل سرایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغافل
تصویر تغافل
((تَ فُ))
خود را به غفلت زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغفل
تصویر مغفل
((مُ غَ فِّ))
نادان، کندذهن
فرهنگ فارسی معین