جدول جو
جدول جو

معنی تعریف - جستجوی لغت در جدول جو

تعریف
معرفی کردن، شناساندن، حقیقت امری یا مطلبی را برای کسی بیان کردن، آگاهانیدن، فهماندن
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
فرهنگ فارسی عمید
تعریف
(بَ هََ نَ)
بیاگاهانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). شناسا گردانیدن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (دهار). شناسا کردن و آگاهانیدن، خلاف تنکیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) :
همه تعریف همی خواند از این جای خراب
آنکه بسرشت چنین شخص ترا زآب و تراب.
ناصرخسرو.
میم و واو میم و نون تشریف نیست
لفظ مؤمن جز پی تعریف نیست.
مولوی.
فارغ است از مدح و تعریف آفتاب.
مولوی.
، ستودن و صفات خوب کسی را گفتن: تعریف زیاده بدتر از دشنام است. (مجموعۀ امثال مختصر چ هند) ، ذکر چیزی است که شناختن آن مستلزم شناختن چیز دیگر باشد. (تعریفات جرجانی).
- تعریف حقیقی، بیان حقیقت شی ٔ است. (از تعریفات جرجانی). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
- تعریف لفظی، آن است که لفظی را بلفظ دیگری تفسیر کند. چنانکه گویند غضنفر اسد است.
، گمشده را جستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، اسم نکره را معرفه گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، ایستادن به عرفات. (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج). به عرفات بایستادن. (زوزنی). به عرفات وقوف نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خوش بوی گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : منه قوله تعالی: عرّفها لهم، ای طیبها. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تعریف
معرفی کردن
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
فرهنگ لغت هوشیار
تعریف
((تَ))
معرفی کردن، حقیقت چیزی را بیان کردن، ستایش کردن، تمجید کردن، بازگو کردن، نقل کردن، معرفه بودن (دستور)
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
فرهنگ فارسی معین
تعریف
شناسانش، شناسه، کران نمود، شناساندن، ستایش
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
فرهنگ واژه فارسی سره
تعریف
تشریح، توصیف، توضیح، شرح، وصف، آفرین، تمجید، ستایش
متضاد: تنقید، تمجید کردن، ستودن
متضاد: انتقاد کردن، شناساندن، معرفی کردن، معرفه بودن
متضاد: تکبر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تعریف
تعريفٌ
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به عربی
تعریف
Compliment, Definition
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تعریف
compliment, définition
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تعریف
iltifat, tanım
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تعریف
تحسین، قدردانی، ستایش، تعریف
دیکشنری اردو به فارسی
تعریف
تعریفی , تعریف
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به اردو
تعریف
প্রশংসা , সংজ্ঞা
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به بنگالی
تعریف
pongezi, ufafanuzi
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تعریف
प्रशंसा , परिभाषा
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به هندی
تعریف
칭찬 , 정의
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به کره ای
تعریف
賞賛 , 定義
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تعریف
מחמאה , הגדרה
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به عبری
تعریف
pujian, definisi
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تعریف
ชมเชย , คำจำกัดความ
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به تایلندی
تعریف
compliment, definitie
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به هلندی
تعریف
cumplido, definición
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تعریف
complimento, definizione
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تعریف
elogio, definição
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تعریف
恭维 , 定义
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به چینی
تعریف
komplement, definicja
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به لهستانی
تعریف
комплімент , визначення
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تعریف
Kompliment, Definition
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به آلمانی
تعریف
комплимент , определение
تصویری از تعریف
تصویر تعریف
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تعریفی
تصویر تعریفی
Complimentary, Flattering
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعریفی
تصویر تعریفی
лестный , льстивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تعریفی
تصویر تعریفی
schmeichelhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تعریفی
تصویر تعریفی
похвальний , улесливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تعریفی
تصویر تعریفی
pochwalny, pochlebny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تعریفی
تصویر تعریفی
赞美的 , 奉承的
دیکشنری فارسی به چینی