جدول جو
جدول جو

معنی تعریف

تعریف
تشریح، توصیف، توضیح، شرح، وصف، آفرین، تمجید، ستایش
متضاد: تنقید، تمجید کردن، ستودن
متضاد: انتقاد کردن، شناساندن، معرفی کردن، معرفه بودن
متضاد: تکبر
فرهنگ واژه مترادف متضاد