جدول جو
جدول جو

معنی تطهر - جستجوی لغت در جدول جو

تطهر
پاکایش، خود شویی، باز داشت خود از گناه پاک شدن سر و تن شستن، شست و شو
فرهنگ لغت هوشیار
تطهر
((تَ طَ هُّ))
پاک شدن، سرو تن شستن، شست وشو
تصویری از تطهر
تصویر تطهر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مطهر
تصویر مطهر
(پسرانه)
پاک و مقدس، منزه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تطهیر
تصویر تطهیر
برشنوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطهر
تصویر اطهر
پاکیزه تر، نیکوتر
فرهنگ لغت هوشیار
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
پاکاندن پاک گرداندن، شست و شوی پاک کردن پاکیزه ساختن شستن، پاکی طهارت، جمع تطهیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطهم
تصویر تطهم
بی نواسی (نواس اشتها)، شست و شوی، ناخوشایی
فرهنگ لغت هوشیار
گونه گونی -1 گونه گونه شدنگوناگون گشتن حال بحال شدن، گوناگونی، جمع تطورات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تظهر
تصویر تظهر
نیمروز گشتن، نیمروز رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفهر
تصویر تفهر
فراخبالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمهر
تصویر تمهر
رسا و ماهر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توهر
تصویر توهر
راه سخن بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبهر
تصویر تبهر
پرگردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
پاک شده، پاک و پاکیزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
پاک کننده، آنکه چیزی را پاک و تمیز کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
فال بد زدن، به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطور
تصویر تطور
گونه گونه شدن، جوربه جور شدن، گوناگون و حال به حال شدن، نظریه ای دربارۀ تکوین، ارتقا و تکامل جانداران و گیاهان که طبق آن نخستین موجودات جاندار از نوع واحد بوده و بنابر قوانین طبیعی در طی میلیون ها سال تنوع پیدا شده و نوع های مختلف به مرور زمان تکامل یافته و به صورت جانداران کنونی درآمده اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطهیر
تصویر تطهیر
پاک کردن، پاکیزه کردن، چیزی را با آب شستن و پاکیزه ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
پاک کرده شده، پاکیزه، مقدس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطهر
تصویر اطهر
((اَ هَ))
طاهرتر، پاکتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
((تَ طَ یُّ))
به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطهیر
تصویر تطهیر
((تَ))
پاک کردن، پاکیزه ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطور
تصویر تطور
((تَ طَ وُّ))
گونه گونه شدن، حال به حال شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
((مُ طَ هِّ))
تطهیرکننده، پاک کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
((مُ طَ هَّ))
تطهیر شده، پاک شده، پاک، پاکیزه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطهر
تصویر اطهر
پاک تر، پاکیزه تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طهر
تصویر طهر
پاک شدن از آلودگی، پاکی، طهارت، در فقه مدت پاکی زن، مدت بین دو حیض، کنایه از دوری از گناه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طهر
تصویر طهر
مدت پاکی زن پاکیزه طاهر، پاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهر
تصویر طهر
((طُ هْ))
پاک شدن، پاک شدن زن از حیض، پاکی
فرهنگ فارسی معین