بازکاویدن از چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نفرین کردن بر اهل و مال، یقول: اراحنی اﷲ منکم و ذهب اﷲ بمالکم. (از اقرب الموارد)
بازکاویدن از چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نفرین کردن بر اهل و مال، یقول: اراحنی اﷲ منکم و ذهب اﷲ بمالکم. (از اقرب الموارد)
دور درشدن در علم. (زوزنی). توسع در علم ومال. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). فراخی در مال و علم. (منتهی الارب) (آنندراج). فراخی در مال و علم حاصل کردن. (ناظم الاطباء) ، فراخ و گشاده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
دور درشدن در علم. (زوزنی). توسع در علم ومال. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). فراخی در مال و علم. (منتهی الارب) (آنندراج). فراخی در مال و علم حاصل کردن. (ناظم الاطباء) ، فراخ و گشاده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
سینه راست کرده نشستن در مجلس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، در پیشگاه نشستن. (تاج المصادر بیهقی). در صدر نشستن. (زوزنی). در صدرجای نشستن از مجلس. (منتهی الارب) (آنندراج). در صدر مجلس نشستن. (ناظم الاطباء). نشستن در صدر مجلس که اول قوم باشد. (از اقرب الموارد) ، درگذشتن اسب به دویدن از اسبان دیگر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
سینه راست کرده نشستن در مجلس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، در پیشگاه نشستن. (تاج المصادر بیهقی). در صدر نشستن. (زوزنی). در صدرجای نشستن از مجلس. (منتهی الارب) (آنندراج). در صدر مجلس نشستن. (ناظم الاطباء). نشستن در صدر مجلس که اول قوم باشد. (از اقرب الموارد) ، درگذشتن اسب به دویدن از اسبان دیگر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)