- تصفق
- دو دلی
معنی تصفق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مهربانی نمودن، نرمی نمودن
جهیدن آب
دست زدن
پژوهش، بدقت ملاحظه کردن چیزی را نیک دیدن ژرف نگریستن رسیدگی و جستجو کردن، کتابی راصفحه بصفحه وبدقت مطالعه کردن، ژرف نگری، جستجو، جمع تصفحات
چالاک و توانا شدن
صدقه دادن، صدقه کردن
با یکدیگر بیعت کردن
آلوده شدن
در پیوستن
دست یافتن بکاری
دست یافتن بر امری یا کاری یا چیزی
نرمی کردن با کسی، مهربانی کردن، همراهی کردن
چیزی را به دقت ملاحظه کردن، رسیدگی و جستجو کردن، کتابی را صفحه به صفحه و بادقت مطالعه کردن
بال بر هم زدن پرنده، دو کف دست را بر هم زدن، دست زدن، شراب را برای صاف شدن از ظرفی به ظرف دیگر ریختن
صدقه دادن، چیزی برای دفع بلا به مستحق دادن، بلاگردان
زنش آوا دار، سوی کناره، پرتگاه، دست بر دست زدن در پیوستن یا سودا، بال زدن دست بر دست دیگری زدن در بیع یا بیعت، زدن مرغ هر دو بال را که آواز بر آید، دست بر هم که آواز بر آید
با دست به کسی زدن چنان که صدایش شنیده شود، دست بر دست دیگری زدن در بیع یا بیعت، دست بر دست زدن