معنی تصدق
تصدق
صدقه دادن، چیزی برای دفع بلا به مستحق دادن، بلاگردان
تصویر تصدق
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تصدق
تصدق
تصدق
صدقه دادن، صدقه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصدق
تصدق
صدقه دادن، صدقه، بلاگردان
فرهنگ فارسی معین
تصدق
تصدق
بلاگردان، صدقه، قربان، در راه خدا دادن، صدقه دادن
متضاد: صدقه گرفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصدیق
تصدیق
گواهینامه، هایش
فرهنگ واژه فارسی سره
اصدق
اصدق
راستگوتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصادق
تصادق
با هم دوستی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصفق
تصفق
دو دلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصدیق
تصدیق
راستگوی داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصدی
تصدی
پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار