معنی توفق - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با توفق
توفق
- توفق
- اتیتک لتوفق الهلال، آمدم ترا هنگام برآمدن هلال. (ناظم الاطباء). رجوع به توفاق شود
لغت نامه دهخدا
توفق
- توفق
- دست یافتن بر کاری. یقال: لایتوفق عبد الاّ بتوفیق اﷲ تعالی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا