کج کننده رخسار و روی. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کج روی. (ناظم الاطباء). و رجوع به تصعر شود، گرد شده و گره مانند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
کج کننده رخسار و روی. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کج روی. (ناظم الاطباء). و رجوع به تصعر شود، گرد شده و گره مانند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
رسن در میان بستن در وقت بچاه فروشدن. (تاج المصادر بیهقی). برمیان بستن رسن جعار را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برمیان بستن بچاه رونده جعار را تا در چاه نیفتد. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). بر میان بستن رسن جعار را و جعار رسنی که آب کش یک سر آن بمیخ استوار کرده، دیگر آن رابر میان خود بندد وقت فرو شدن در چاه. (آنندراج)
رسن در میان بستن در وقت بچاه فروشدن. (تاج المصادر بیهقی). برمیان بستن رسن جعار را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برمیان بستن بچاه رونده جِعار را تا در چاه نیفتد. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). بر میان بستن رسن جعار را و جِعار رسنی که آب کش یک سر آن بمیخ استوار کرده، دیگر آن رابر میان خود بندد وقت فرو شدن در چاه. (آنندراج)
شیره شدن. (تاج المصادر بیهقی). فشرده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). استخراج آب انگور و جز آن. مطاوع تعصیر است و یقال: عصره فتعصر. (از اقرب الموارد) ، پناه با کسی یا چیزی دادن. (تاج المصادر بیهقی). پناه گرفتن بکسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پناه بردن به کسی. (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، گریستن مرد. (از اقرب الموارد) ، بمعنی تعسر با سین مهمله است. (از اقرب الموارد). و رجوع به تعسر شود
شیره شدن. (تاج المصادر بیهقی). فشرده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). استخراج آب انگور و جز آن. مطاوع تعصیر است و یقال: عصره فتعصر. (از اقرب الموارد) ، پناه با کسی یا چیزی دادن. (تاج المصادر بیهقی). پناه گرفتن بکسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پناه بردن به کسی. (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، گریستن مرد. (از اقرب الموارد) ، بمعنی تعسر با سین مهمله است. (از اقرب الموارد). و رجوع به تعسر شود
دارای صعر یعنی کژی در رخسار یا گردن کژی در شتر که بیماریی است. مؤنث: صعراء. ج، صعر. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). شتر گردن پیچیده. (منتهی الارب) (آنندراج). کژگردن. (مهذب الاسماء).
دارای صَعَر یعنی کژی در رخسار یا گردن کژی در شتر که بیماریی است. مؤنث: صَعْراء. ج، صُعْر. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). شتر گردن پیچیده. (منتهی الارب) (آنندراج). کژگردن. (مهذب الاسماء).