- تصادیع
- زحمات و دردسرها
معنی تصادیع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جدا جدا کردن، درد سر رسانیدن، درد سر دادن
باعث زحمت و دردسر شدن، مزاحم شدن، دردسر دادن
پیشامدی
جمع اصبع، انگشتان
قرینه ها
اوامر خود سرانه
ناگهان
نگارها و صورتها و نقشها
جمع تصنیف، دسته دسته ها، گرد آمده ها، فراهم آمده ها، ترانه ها جمع تصنیف
جمع تقدیر، بمعنی قضا و فرمان الهی
تصنیف ها، نوشتن کتاب و مرتب کردن آن ها، کتاب ها، شعر گفتن ها، جمع واژۀ تصنیف
مصراع ها، نیمه های از ابیات شعر، لنگه های در، جمع واژۀ مصراع
پیشامدها و حوادث روزگار، گردش ها و انقلابات زمانه، نوائب دهر، تصاریف الدهر
(در قوامیس معتبر یاد نشده) :، جمع مصداق، گواهان راست راستگویان راستنمایان جمع مصداق. توضیح در قوامیس معتبر یاد نشده
جمع مصراع، لنگه ها بندها جمع مصراع: (در تعریف شعر) گفتند متساوی تا فرق باشد میان بیتی تمام و میان مصاریع مختلف هر یک بروزن دیگر
تصویرها، صورت کشیدن ها، درست کردن صورت چیزی ها، جمع واژۀ تصویر
تقدیرها، نصیبها، قضا و فرمان خداوند، اندیشیدنها، اندازه گرفتن ها
Chance, Accidental, Coincidental, Accidentally, Coincidentally, Fortuitously, Haphazard, Incidentally, Random
случайный , случайно , шанс
zufällig, versehentlich, Chance, nebenbei
випадковий , випадково , шанс
przypadkowy, przypadkowo, szansa, losowy
偶然的 , 偶然地 , 机会的 , 偶然的 , 偶然地 , 偶然地 , 随机的
acidental, acidentalmente, chance, por acaso, fortuitamente, azarento, incidentalmente, aleatório
accidentale, accidentalmente, opportunità, casualmente, fortuitamente, casuale, incidentalmente
accidental, accidentalmente, oportunidad, por casualidad, fortuitamente, azaroso, incidentalmente, aleatorio
accidentel, accidentellement, chance, par coïncidence, de manière fortuite, hasardeux, accessoirement, aléatoire
toevallig, per ongeluk, kans, willekeurig