جدول جو
جدول جو

معنی تشکید - جستجوی لغت در جدول جو

تشکید
(اِ نَ)
دادن و بخشیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تاکید
تصویر تاکید
استوار کردن، محکم کردن، عهد یا کلام خود را استوارتر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشکیک
تصویر تشکیک
در شک وگمان انداختن، شک آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشکیل
تصویر تشکیل
چیزی را شکل و صورت دادن، درست کردن، ساختن، سازمان دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشیید
تصویر تشیید
استوار کردن، برافراشتن، بلند کردن دیوار یا ساختمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشدید
تصویر تشدید
سخت کردن، استوار کردن، قوی کردن، مشدد ساختن کلمه، علامتی به شکل «ییّی» و مانند دندانۀ «ﺳ » که بالای حرفی گذاشته شود تا آن حرف مشدد تلفظ شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توکید
تصویر توکید
محکم کردن، استوار کردن عهد یا کلام
فرهنگ فارسی عمید
تاشه بخشیدن، بر پا کردن شکل و صورت دادن بچیزی درست کردن بپا کردن برپای کردن ساختن،جمع تشکیلات
فرهنگ لغت هوشیار
صورت کردن آنرا، تصویر چیزی، صورت دادن گماناندن در گمان انداختن -1 در شک انداختندر گمان افکندن، شک آوردن، شک شبهه، جمع تشکیکات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشکیر
تصویر تشکیر
سپاس داری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکید
تصویر توکید
استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تاکید پیمان و زین بستن و استوار کردن آنها استواراندن پا فشردن، واژ افزایی آوردن واژه ای که آرشی برابر آرش واژه پیشین داشته باشد، سفارش استوار کردن سخت کردن، کلام سابق را با دلیل و ابرام ثابت کردن، استواری، الزام اثبات، بر دو قسم است: الف - تقریر چیزی بطور ثابت در ذهن مخاطل. ب - لفظی است که بر تقریر دلالت کند، مقابل تاسیس، جمع تاکیدات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشیید
تصویر تشیید
استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
استواراندن استوار کردن: ستون پایه، بر پاداشتن: دیوار ساختمان سازمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشدید
تصویر تشدید
استوار کردن، گران نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشرید
تصویر تشرید
راندن، پراکندن شریعت آوردن آیین نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکید
تصویر توکید
((تُ))
استوار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشدید
تصویر تشدید
((تَ))
سخت گرفتن، استوار کردن، تکرار کردن یک حرف، با گذاشتن نشانه () بر بالای آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشرید
تصویر تشرید
((تَ))
راندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشکیک
تصویر تشکیک
((تَ))
در شک انداختن، شک آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشکیل
تصویر تشکیل
((تَ))
شکل دادن به چیزی، سازمان دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشوید
تصویر تشوید
((تَ))
برآمدن آفتاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشیید
تصویر تشیید
((تَ))
استوار کردن، بلند کردن، برافراشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأکید
تصویر تأکید
((تَ))
استوار کردن، عهد یا کلام خود را محکم کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشکیل
تصویر تشکیل
برپا، ساختن، برپایی، پدیدآوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاکید
تصویر تاکید
پافشاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاکید
تصویر تاکید
Emphasis
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تشکیل
تصویر تشکیل
Formation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تشدید
تصویر تشدید
Aggravation, Escalation, Exacerbation, Intensification
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاکید
تصویر تاکید
акцент
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تشکیل
تصویر تشکیل
формирование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تشدید
تصویر تشدید
усугубление , эскалация , обострение , усиление
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تاکید
تصویر تاکید
Betonung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تشکیل
تصویر تشکیل
Bildung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تشدید
تصویر تشدید
Verschärfung, Eskalation, Intensivierung
دیکشنری فارسی به آلمانی