جدول جو
جدول جو

معنی تشیید

تشیید((تَ))
استوار کردن، بلند کردن، برافراشتن
تصویری از تشیید
تصویر تشیید
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تشیید

تشیید

تشیید
بلند کردن بنا. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). برافراشتن چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). برافراشتن بنا. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، مجازاً بمعنی استوار و محکم کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج). استواری و افراختگی. (ناظم الاطباء) : ودر تشیید آن معانی قاعده ای ممهد گردانید. (جهانگشای جوینی). و اتباع سرگردان او از غایت شقاوت و جهالت، تشیید آن اساس و اتمام آن ابتدا نکردند. (جهانگشای جوینی) ، شیداندود کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انداییدن دیوار با آهک و گچ و جز آن. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، بوی خوش به تن مالیدن. (از اقرب الموارد). و رجوع به تشید شود
لغت نامه دهخدا

تشیید

تشیید
استحکام، استوارسازی، استواری، استحکام بخشی، تقویت
متضاد: تضعیف، استحکام بخشیدن، استوار ساختن، تقویت کردن، مستحکم کردن، بلند کردن (دیوار)
فرهنگ واژه مترادف متضاد

تشبید

تشبید
استواراندن استوار کردن: ستون پایه، بر پاداشتن: دیوار ساختمان سازمان
فرهنگ لغت هوشیار