- تشهد
- شاهد خواستن
معنی تشهد - جستجوی لغت در جدول جو
- تشهد
- طلب گواهی کردن، شاهد خواستن، کلمۀ شهادت (اشهد ان لا اله الا اللّه) گفتن، گفتن شهادتین در نماز پس از دو سجدۀ رکعت دوم و رکعت آخر
- تشهد ((تَ شَ هُّ))
- طلب گواهی کردن، گفتن شهادتین، گفتن شهادتین در نماز پس از دو سجده رکعت دوم و رکعت آخر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گواهی دهنده، گوینده ی: اشهد ان لا اله الاالله گوینده اشهدان لااله الاالله
پایبندی، پذیرش
گواهی می دهم (فعل متکلم وحده از شهادت) گواهی میدهم. یا اشهد گفتن، بزبان راندن شهادتین (اشهدان لااله الا الله واشهدان محمدارسول الله)، یا اشهد خود راگفتن، (عم) منتظر مرگ بودن، یا اشهدان (امیرالمومنین) علیا ولی الله. گواهی میدهم که (امیرمومنان) علی دوست خداست. توضیح در اذن و اقامه شیعیان دوبار گفته شود. خواندن آن در اذان واقامه مستحب است بعنوان تیمن و تبرک. یا شهدان اله الا الله. گواهی میدهم که خدایی نیست جز خدای یگانه. توضیح در اذن و اقامه دوبار در هر دو گفته شود. یا اشهد ان محمدا رسول الله. گواهی میدهم که محمد فرستاده خداست. توضیح دراذان و اقامه دو بار در هر دو گفته شود
سخت شدن، سختی کردن
گواهی دادن با هم
آرزو کردن
رفتن آبرو
عبادت کردن، زاهد شدن
عهد نو کردن، پیمان تازه کردن
گسترده شدن بوییدن، آسان شدن، دست یابی، جایگزینی گسترده شدن (فرش)، آسان شدن (کاری)، جا گرفتن، قادر شدن بر امری دست یافتن، گستردگی، آسانی، جای گیری، توانایی تسلط، جمع تمهدات
گایش زن
سخت شدن، سختی کردن، درشتی کردن
زاهد شدن، پارسا شدن، ترک دنیا کردن
میل و رغبت داشتن به چیزی، آرزومند چیزی شدن
محل حاضر شدن مردم، محضر، محل حضور، محل شهادت، شهادت گاه، مزار و آرامگاه یکی از ائمه
عهده دار شدن، کاری به عهده گرفتن، عهد کردن، عهد و پیمان بستن
جای حاضر آمدن مردمان، محضر مردم، پیشگاه، مقابل، محل شهادت
Commitment, Obligation
обязательство , обязательство
Engagement, Verpflichtung
зобов'язання , обов'язок
zobowiązanie, obowiązek
承诺 , 义务
compromisso, obrigação