جدول جو
جدول جو

معنی تسابق - جستجوی لغت در جدول جو

تسابق
بر یکدیگر پیشی گرفتن
تصویری از تسابق
تصویر تسابق
فرهنگ فارسی عمید
تسابق
بر یکدیگر پیشی گرفتن
تصویری از تسابق
تصویر تسابق
فرهنگ لغت هوشیار
تسابق
((تَ بُ))
پیشی گرفتن بر یکدیگر
تصویری از تسابق
تصویر تسابق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سابق
تصویر سابق
(پسرانه)
مربوط به گذشته، پیشین، مقدم، پیشی گیرنده، سبقت گیرنده، نام چندتن از شخصیتهای تاریخی از جمله نام یکی از اصحاب پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تطابق
تصویر تطابق
با هم برابر شدن، با یکدیگر مطابق بودن، متفق و همانند گشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متسابق
تصویر متسابق
پیشی گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطابق
تصویر تطابق
اتفاق کردن، مشابهت و پیوستگی و یکسانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابق
تصویر سابق
پیشین، پیشی گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متسابق
تصویر متسابق
هماورد پیشی جوی پیشی گیرنده (بر یکدیگر) جمع متسابقین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطابق
تصویر تطابق
((تَ بُ))
با هم برابر شدن، همداستان گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متسابق
تصویر متسابق
((مُ تَ بِ))
پیشی گیرنده (بر یکدیگر)، جمع متسابقین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطابق
تصویر تطابق
همخوانی، همخورد، هم سنجی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سابق
تصویر سابق
پیشین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تطابق
تصویر تطابق
Conformity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ความสอดคล้อง
دیکشنری فارسی به تایلندی
відповідність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
соответствие
دیکشنری فارسی به روسی